پایگاه اطلاع رسانی حوزه دو بسیج دانش آموزی برادران سپاه ناحیه کرمانشاه

بسیج دانش آموزی نیاز امروز مراکز آموزشی است.مقام معظم رهبری

پایگاه اطلاع رسانی حوزه دو بسیج دانش آموزی برادران سپاه ناحیه کرمانشاه

بسیج دانش آموزی نیاز امروز مراکز آموزشی است.مقام معظم رهبری

آخرین نظرات

۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگی» ثبت شده است

جنگ نرم چیست؟

خبرنگارافتخاری حوزه دو | دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۵۱ ق.ظ

جنگ نرم

جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح  استفاده می‌شود.

گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می‌ برد.

در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت.

مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است

جنگ روانی، جنگ نرم

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت.

 فولر، مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال 1920 به کار برد. در آن زمان استفاده  فولر از واژه جنگ روانی در محافل نظامی و علمی بریتانیا و آمریکا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در ژانویه 1940 با انتشار مقاله ای با عنوان "جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن" این اصطلاح برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. بر این اساس "جنگ روانی را باید استفاده از هر نوع وسیله ای به منظور تاثیر گذاری بر روحیه و رفتار یک گروه با هدف نظامی مشخص معنا کرد". در پایان جنگ جهانی دوم این اصطلاح به "فرهنگ لغت وبستر" وارد شد و بخشی از عبارت پردازی‌های سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.

 در سال 1950 یعنی تنها یک‌سال پس از پایان جنگ جهانی دوم "ترومن"، رئیس جمهور وقت آمریکا  به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ‌روانی در کره پروژه‌ای با عنوان "نبرد حقیقت" را با بودجه‌ای معادل 121میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا اداره و ریاست جنگ‌ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ‌روانی گسترده‌ای را با استفاده از تجربیات جنگ‌جهانی دوم تشکیل داد. از آن‌زمان تاکنون، سازمان‌ها و واحدهای روانی ـ تبلیغاتی آمریکا با توسعه‌ای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کرده‌اند.

براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین، انقلاب رنگین

در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری "لخ والسا" در جنبش کارگری این کشور در سال 1984 تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی براندازی نرم به مسئله جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد.

نرم افزار خواندن و شمردن

 استعمارگران از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی، به جای واژه خشن جنگ نرم یاد می نمایند.

 انقلاب های مخملی یا "انقلاب های رنگی" و "گلی" از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت به همراه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل می‌شود. انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی "والسلاوهادل" رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی شد. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیره‌ای در طی یک دوره شش هفته‌ای از 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیره‌ای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 ، گرجستان 2003 ، اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت.

به طور کلی اهداف آمریکا از سازماندهی انقلاب های رنگین در کشور‌های هدف را در چارچوب حوزه‌های زیر می‌توان بررسی کرد:

- تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی

- کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن

- حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام آمریکا

 - ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی

 - همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا

 - فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا

 - مهار بیداری اسلامی

جورج سوروس ، رئیس بنیاد سوروس سرمایه دار بزرگ آمریکایی یا به عبارتی میلیاردر یهودی آمریکایی یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین گرجستان در گفتگویی با روزنامه لس آنجلس تایمز اظهار داشت که : تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان تکرار شود.

شرکت‌کنندگان انقلاب‌های رنگین اغلب از مقاومت مسالمت‌آمیز با هدف اعتراض‌ علیه دولت‌های غیرهمسو با آمریکا و حمایت از دمکراسی، لیبرالیسم و استقلال ملی استفاده کرده‌اند و معمولاً یک رنگ یا گل خاصی را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزیده‌اند. اعتراض‌های صورت گرفته و نقش مهمی که سازمان‌های غیردولتی به ویژه سازمان‌های فعال دانشجویی در سازماندهی مقاومت مسالمت‌آمیز ایفا می‌کنند، این رویدادها را برجسته‌تر نشان می‌دهد.

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت

اهداف اجرایی از جنگ نرم

همان طور که اشاره شد، جنگ روانى جدید عملى سازمان یافته و برنامه ریزى شده پدیده اى همیشگى و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به این مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در یک تقسیم بندى به اهداف سیاسى و اهداف نظامى و در تقسیم بندى دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکى و مقاصد تاکتیکى تقسیم نمود

با توجه به این که ماهیت اصلى عملیات روانى به اعتراف خود آمریکایى ها عبارت است از تلاش براى تأثیرگذارى بر افکار، احساسات و تمایلات گروه هاى دوست، دشمن یا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترین اهداف جنگ روانى پى برد:

- تأثیرگذارى شدید بر افکار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش براى پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایى هم در این زمینه داشته است.

- ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجى سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن براى ایجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى.

جنگ نرم

- اختلاف افکنى در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام هاى نظامى و سیاسى کشور مورد نظر در راستاى تجزیه سیاسى کشور.

- اشاعه بذر یأس و نومیدى درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بى تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالى آتى.

- کاهش روحیه و کارآیى رزمى ( در زمان جنگ نظامى).

- ایجاد اختلال در سامانه هاى کنترلى و ارتباطى کشور هدف.

- تبلیغات سیاه (با هدف براندازى و آشوب) به وسیله شایعه پراکنى، پخش تصاویر مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و ...

- تقویت نارضایتى هاى ملت به دلیل مسائل مذهبى، قومى، سیاسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى که در مواقع حساس این نارضایتى ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

- تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل هاى نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبرى نیز در دیدار اخیر اعضاى مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصیف کردند.

با توجه به تمام مطالبى که گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شیوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر کسى پوشیده نمى ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهاى کشور براى پاسداشت تمامیت ارضى نیز مقدمه اى لازم براى خنثى کردن جنگ روانى دشمنان است.

                                                     منبع:تبیان    

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

برگزاری مراسم هفته وحدت در اداره آموزش وپرورش ناحیه دو کرمانشاه

خبرنگارافتخاری حوزه دو | پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ق.ظ


مراسم هفته وحدت روز پنج شنبه مورخ 18 دی 93 در محل نمازخانه اداره آموزش وپرورش ناحیه دو کرمانشاه برگزار شد.
در این مراسم حجت الاسلام خسروی معاونت پرورشی ناحیه دو ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد باسعادت پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) و امام جعفرصادق(ع)  با اشاره به ویژگیهای اخلاقی این بزرگان، از مهمترین اهداف پیامبر(ص) را ترویج یکتا پرستی ، عدالت و انسانیت دانسته و تنها راه دست یابی به این مهم را وحدت و یکدلی دانست، وی نامگذاری هفته وحدت را امری بسیار نیک برشمرد و با یادآوری فرمایشات مقام معظم رهبری، اظهار داشت وحدت بین مسلمانان زمینه ساز نابودی مستکبران جهان خواهد بود.
در پایان این مراسم، پس از مولودی خوانی توسط یکی از همکاران فرهنگی، همکاران پذیرایی شدند.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

فواید مطالعه و کتابخوانی در کودکان و نوجوانان

خبرنگارافتخاری حوزه دو | يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۴۱ ب.ظ

حضرت علی علیه السلام میفرماید:“هرآن کس که با کتاب آرامش یابد،راحتی وآسایش از او سلب نمی گردد.”
چرا کودکان و نوجوانان باید مطالعه کنند؟ حضرت علی علیه السلام میفرماید:“هرآن کس که با کتاب آرامش یابد،راحتی وآسایش از او سلب نمی گردد.”
انسان موجودی کمال گراست وبا سکون وسکوت سازگاری ندارد. او همیشه به دنبال راهی است که یک قدم پیش گذارد و گرهای از مشکلات خود بگشاید. بنابراین او برای پیشرفت در عرصه های زندگی،احتیاج به شناخت نسبتا کاملی از خود و جامعه دارد وباید با گذشته وآینده ارتباط برقرار کند.
آیین مقدس اسلام ،فراگیری علم ودانش را عاملی برای رشد،پویایی و تعالی جامعه برشمرده است.از پیامبر عظیم الشان اسلام نیز روایت شده است: “هرکس در جستجوی دنیاست،باید دانش فرا گیرد و هرکس به آخرت دل بسته است،باید از علم بهره گیردو هرکس دنیا وآخرت هردو را میخواهد، باز هم گریزی از دانش آموزی ندارد.”ودر جای دیگر میفرماید:“اگر روزی بر من بگذرد که در آن روز به علم ودانش من افزوده نشود،آنروز ، روز مبارکی نیست.”
با کتابخوب است که انسان شناخته می شود،رشد می کندوبرای حرکت آماده می شود.
عادت به مطالعه و تاثیر آن در کودکی ونوجوانی پایدار است.
بسیاری از دانشمندان وروانشناسان معتقدند که اساس وزیربنای شخصیت انسان در سالهای اول زندگی پایه گذاری می شود و آموخته های این دوران،تاثیر عمیقی بر آینده ی زندگی فرد دارد.بنابراین اگر مطالب خواندنی مفید و سازنده در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گیردو آنها از همان سنین کودکی به مطالعه عادت کنند،راه و رسم زندگی را خواهند آموخت و تحت تاثیر داستانها و کتابهای آموزنده،به رشد و تعالی خواهند رسید ودر آینده نیز برای حل مشکلات خود از کتاب کمک خواهند گرفت.حضرت علی(ع) می فرمایند:“بهترین چیزی که نوجوانان باید یاد بگیرند سلسله کارهایی است که به هنگام بزرگسالی به آن نیازمند خواهند بود.”
آدمی برای داشتن یک زندگی سعادتمند،نیازمند بینش وآگاهی است و آموخته های دوران کودکی و نوجوانی،مقدمه ای برای زندگی فرد است.کودکان راه زندگی سعادتمندانه فردا را امروز باید بیاموزند و در این مسیر،کتابخوانی، چون چراغی فراراه آنهاست.
مطالعه ،راهی برای تقویت روحیه دینی کودکان و نوجوانان است.
گاهی والدین به دلیل ناآگاهی و درک نادرستی که از مسائل دینی و مذهبی دارند،نمی توانند راهنمای خوبی برای کودکان و نوجوانان باشند.بنابر این ممکن است در آموزش این گونه مسائل دچار اشتباه شوند یا هرگز فرصت مناسبی برای آموزش این مسائل نیابند.مطالعه کتابهای دینی به کودک و نوجوان کمک می کند تا به درک صحیحی از این مسائل دست یابد و پیش از آن که دیر شود به رشد و شکوفایی برسد.البته انتخاب کتابهای مناسب و چگونگی مطالعه و برداشت کودک از مطالب آنها از حساسیت خاصی برخوردار است و به راهنمایی افراد آگاه نیاز دارد.
مطالعه ی صحیح زمینه ساز تفکر و خلاقیت کودکان و نوجوانان است خواندن کتابها و داستانهای مختلف موجب شکل گیری ارزشهای گوناگون در ذهن کودک می شود،حساسیت اورا رشد می دهد و احترام به دیگران در او شکل می گیرد.رضایتی که کودک از مطالعه به دست می آورد او را متکی به خود بار خواهد آورد.سؤالاتی که بر اثر مطالعه برای کودک مطرح می شود و مقایسه هایی که او بین مسائل مختلف می کند، در مجموع موجب می شود که او فردی خلاق بار بیاید.
با بهره گیری از تخیل که ضرورت اساسی خلاقیت است دنیایی بزرگ و پهناور در مقابل چشمان کودک گشوده می شود و او قادر است آزادانه خیال پردازی کند.کودک در این شرایط هرگز خود را محدود ومحبوس در حصار واقعیتها و امور مشهود نمی بیند.
مطالعه باعث پیشرفت تحصیلی است.
مطالعه غیر درسی،باعث بالا رفتن سطح فکر و فعال شدن ذهن کودکان و نوجوانان است.وقتی سطح فکر دانش آموزی بالا رفت و ذهن او فعال شد،امکان فراگیری درسهای مدرسه برایش بهتر فراهم می شود.یعنی ذهن او آمادگی بیشتری را برای یادگیری ریاضی،ادبیات،تاریخ و… خواهد داشت و این مطلبی است که تجربه آن را بارها ثابت کرده است.
دانش آموزی که همگام با مطالعه درسی،به طور جدی به مطالعه کتابهای غیر درسی نیز می پردازد،بدین وسیله:
دارای سطح فکرو اندیشهای وسیع می شود.
ذهنش برای فراگیری فعالتر می شود.
گنجینهی لغاتش کاملتر می شود.
افقهای جدیدی پیش رویش باز می گردد.
آمادگیش برای یادگیری درسهای مدرسه بیشتر میشود.
به صورت جدیدتر وقویتر در راه کسب علم گام برمی دارد.
کتابخوانی راهی برای شناخت الگوهاست.
کودکان و نوجوانان برای موفقیت در زندگی،به الگوهای رفتاری نیازمندند.وجود حس همانند سازی در کودکان و نوجوانان و نیاز آنها به الگوهای رفتاری،ایجاب می کند که به الگوهای شایسته ای دسترسی داشته باشند تا بدین وسیله شخصیت و رفتار خود را تشکیل دهند.الگوهایی که به وسیله ی کتاب معرفی می شوند،نقش مهمی را در شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان ایفا می کنند.به لحاظ تاثیری که الگوهای برجسته ی اخلاقی در شخصیت نوجوانان و جوانان دارد،مطالعه ی زندگینامه ی بزرگان و مشاهیر و فرزانگان میتواند بسیار مؤثر واقع شود.
آیا عادت به مطالعه امری اکتسابی است؟
عده ای از والدین و مربیان تصور می کنند که عادت به مطالعه امری ذاتی و خصلتی است که تنها بعضی از افراد به دلیل کنجکاوی،علاقه و…به آن روی می آورند و دیگران نمی توانند اهل مطالعه باشند و شاید به همین دلیل،هیچ گونه تلاشی برای ایجاد عادت به مطالعه در فرزندان خود انجام نمی دهند.
پژوهشهای اخیر در زمینه ی تعلیم و تربیت ثابت کرده است که عادت به مطالعه یک امر اکتسابی است.یعنی همان طور که یک کودک،خواندن و نوشتن را یاد می گیرد،می تواند مطالعه را هم بیاموزد.پس باید روش مطالعه را به او آموخت و او را به خواندن عادت داد.

                                                               

                                                                                                                                   

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

آثار مخرب ماهواره بر خانواده و جامعه

خبرنگارافتخاری حوزه دو | يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۲۸ ب.ظ

از جمله آثار مخرب ماهواره بر خانواده و جامعه را بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر، ترویج خانواده های لجام گسیخته و بی سامان، ترویج خیانت زن و شوهر نسبت به همدیگر بیان کرد.


بحث پیرامون شبکه های ماهواره ای خارج از کشور و آسیب های اجتماعی – فرهنگی آن برای جامعه و راهکارهای مقابله با آن با تأثیرات مخرب آن از مسائل مهم و اساسی مورد نظر اندیشمندان و سیاسیون و به خصوص مجریان نهادهای دولتی است.

ماهواره به عنوان یکی از فراگیر ترین و مؤثرترین وسایل ارتباط جمعی، اثرات کوتاه مدت و دراز مدتی که همیشته دارای اهمیت بوده داشته و با گذشت زمان و تغییرات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و جهان هر روز به این ضرورت افزوده می شود. اگر چه در گذشته تنها چند شبکه ماهواره ای فارسی زبان مانند B.B.C یا صدای آمریکا با جهت گیری و اهداف سیاسی خاصی و هدایت شده از سوی دولت های آمریکا و انگلیس وجود داشت اما در چند سال اخیر شبکه هایی با اهداف کاملاً متفاوت به وجود آمدند و در مدت زمان محدودی مخاطبان بسیاری را در بین مردم و به ویژه کانون های خانوادگی به خود اختصاص داده اند. به طور مثال برخی از شبکه های ذکر شده با پخش فیلم و سریال های شبانه روزی اهداف زیر را دنبال می کنند.

بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر، ترویج خانواده های لجام گسیخته وبی سامانف ترویج خیانت زن و شوهر نسبت به همدیگر، رواج خشونت وبی بندباری، از بین بردن حجب و حیا در میان خانواده و جوانان، ترویج مدگرایی و پوشش های نامناسب، رواج تفریحات ناسالم در بین جوانان، ترویج ناهنجاری ها و در مقابل بی اهمیت خواندن ارزش ها و هنجارهای جامعه.

از آن جایی که در جهان امروز به خصوص در غرب استعمارگر از زنان به عنوان متاع و کالا استفاده می شود و آزادی که به زن داده اند نه تنها باعث پیشرفت زن در جامعه نمی شود بلکه با قرار دادن زن در ویترین مغازه ها، باعث فرو ریختن کانون خانواده و اخلاقیات می شوند و برداشت جامعه غربی در عصر مدرنیسم از زن و آزادی آن چیزی نیست مگر این که زن را در دسترس هوسرانان و افراد هرزه قرار می دهد.

تفاوت نگاه غرب با اسلام در نوع آزادی است، در حالی که اسلام از زن به عنوان یک شخصیت بزرگ که همپای مرد می تواند جهان را بسازد و اسلام اعتقاد دارد که زن نه تنها متاع و کالا نیست، بلکه آن قدر شخصیت و منزلت او بالاست که اعتقاد دارد از دامن زن مرد به معراج می رود، به خصوص در بحث حجاب، اسلام نه تنها حجاب را عامل بازدارنده برای زن نمی داند بلکه حجاب و چادر عامل هویت بخشیدن به زن و بدست آوردن مقام و منزلت شخصیت زن است.

حجاب عامل جلوگیری از هوسرانی هوس بازان است، امروزه زنان جامعه اسلامی به خصوص زن ایرانی جایگاه واقعی خود را به دست آورده است و برخورد غرب با مسئله حجاب، نشان از جایگاه و منزلت این مقام است که علی رغم همه ادعاهایی که دارند نمی توانند شاهد حضور زنان مسلمان با حجاب در جامعه خودشان باشند.

حجاب و خانواده در دوران انقلاب اسلامی به اندازه ای دارای ارزش بوده که شهدا در وصیت نامه خود حجاب خواهران را برنده تر از سلاح خود می دانستند.

پیام شهید عیدی فاطمی(از شهدای شهرستان دهدشت): وصیت می کنم که چون خون من برای ملت نیست، بلکه تبلیغ و آنچه از من باقی می ماند پیامی برای ملت است و اما ای خواهرم حجاب تو بهتر از خون سرخ شهیدان ، از اسلام حفاظت می کند و شما خواهران و مادران باید به این مطلب خوب پی ببرید و این پیام من است، خواهرم! حجاب تو از خون شهید بالاتر و پشت دشمن را به زمین می گذارد.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

پیام تبریک مدیر آموزش و پرورش ناحیه دو کرمانشاه به مناسبت هفته وحدت

خبرنگارافتخاری حوزه دو | يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۱۰ ق.ظ

« بسم الله الرحمن الرحیم »
هفته وحدت بیانگر میلاد بزرگ مردی است که با نور وجود خود و با کلام آسمانی «‏وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» جهل و تاریکی را از دل بشریت زدوده و انسان ها را بر محور سعادت گردهم آورد؛ به راستی که این هفته نماد عزت و اقتدار امت اسلام است و عزت و سربلندی جز با وحدت و همدلی به دست نمی آید .
اینجانب فرا رسیدن 12 ربیع‌الاول 1436 مطابق با 14 دی‌ماه 1393 و آغاز هفته وحدت را خدمت تمامی مسلمانان جهان به ‌ویژه فرهنگیان گرانقدر تبریک عرض نموده و امیدوارم بتوانیم در سایه سار تعالیم دین مبین اسلام دوشادوش هم در راه تعالی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گام برداشته و شاهد سربلندی روزافزون اسلام عزیز در تمامی گستره ی گیتی باشیم... انشاءلله
جــلیل  فرشادفــر
مدیر آموزش و پرورش ناحیه دو کرمانشـاه

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

هفته وحدت،هفته پیمان با راه اسلام،خط امام (ره)ومیثاق باخون شهدا

خبرنگارافتخاری حوزه دو | يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۰۷ ق.ظ

هفته وحدت، هفته ی پیمان با راه اسلام و خط امام فقیه مان و میثاق با خون شهیدان است. ایام درس آموزی از کلاس معلم بشریت حضرت محمد مصطفی (ص) که به برکت میلادش چهره ی جهان دگرگون شد.هفته ی پیمان با راه اسلام،خط امام(ره)و میثاق با خون شهیدان

فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالکَرد ولادت بیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد صلى الله علیه و آله بنا بر روایات موجود در شیعه است ، از سوی امام خمینی ره ، به عنوان هفته وحدت نامکَذاری شده است .

دلیل نام گذاری هفته وحدت چیست؟

۱-به دلیل این که دین اسلام دین کامل و تحریف نشده یکتاپرستی است.

۲-برای حفظ وحدت میان اهل سنت وشیعه که در زادروز رسول ا… اتفاق نظرندارند.

۳-برای این که قرآن کتابی است آسمانی و جامع که برای راهنمایی همه بشریت نازل شده.
۴-به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی که مدیون وحدت امت اسلامی است

قرآن کریم یکى از عمده ‏ترین و سازنده ‏ترین اهداف رسالت رسول اکرم صلى الله علیه و آله را تالیف قلوب و ایجاد انس و تفاهم به جاى خصومت و دشمنى بیان می ‏دارد و اگر کسى در تاریخ، به دیده عبرت بنگرد این معنى را از شاهکارهاى رسالت محمدى‏ صلى الله علیه و آله می یابد.
«واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا»
همگى به حبل و رشته خداوندى چنگ بزنید و پراکنده نگردید.
بعد از رحلت پیامبر عظیم ‏الشان اسلام اوصیاى معصوم او کوشیدند تا آن وحدت و یکپارچگى را حفظ کنند و آنان از حقوق شخصى خویش چشم پوشیدند و در طول تاریخ، دانشمندان مصلح و همه تلاشگران راستین انسانیت، هم خودشان از عوامل اختلاف و تجزیه گریختند و از دامن زدن به آتش خصومت ‏بین مسلمانان، برکنار زیستند و هم دیگران را به اتحاد و تفاهم فراخواندند.

حدیث پیامبراکرم(ص)درمورد وحدت

“مومنان نسبت به هم همچو اعضا و پیکر یک مرد واحد است که اگر سر او بدرد آید تمام بدنش به درد مبتلا می شود و اگر چشمش به درد مبتلا گردد سایر اعضایش دچار درد خواهد شد”

ما مسلمانان به این آیه زیباى قرآن، بیشتر باید بیندیشیم:
«فتقطعوا امرهم بینهم زبرا کل حزب بمالدیهم فرحون‏»
اهل کتاب و پیروان ادیان آسمانى و اتباع رسولان الهى، گروه، گروه شدند، ضد و دشمن هم گشتند و هر یک به آنچه نزد اوست‏ خرسند و شادمان گردیدند. (المؤمنون /۵۳)

یکى از مشغولیت‏ هاى فکرى دیرینه و اساسى حضرت امام (ره) طرح اندیشه «وحدت جهان اسلام‏»بود که او در طول دوران فعالیت اجتماعى – سیاسى خود چه قبل ازپیروزى «انقلاب‏» اسلامى و چه بعد از آن لحظه ‏اى از آن غفلت نورزید. وفادارى صادقانه امام به «وحدت‏» نه تنها او را به برجسته‏ ترین شخصیت انقلابى جهان اسلام تبدیل نمود، بلکه او توانست در میان فرقه ‏هاى اسلامى مختلف نیز جایگاه بس رفیعى کسب نماید.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در رابطه با هفته وحدت فرموده اند:
اگر امروز بشریت متوجه این رحمت‏ بشود – رحمت وجود اسلام، رحمت تعالیم نبوى، این سرچشمه جوشان” وحدت” و آن را بیابد و خود را از آن سیراب کند، بزرگترین مشکل بشر برطرف خواهد شد. اگر چه همین امروز هم، تمدنهاى موجود عالم، بلاشک از تعالیم اسلام بهره ‏مند شده ‏اند و بدون تردید آنچه از صفات و روشهاى خوب و مفاهیم عالى در بین بشر وجود دارد، متخذ از ادیان الهى و تعالیم انبیاء و وحى آسمانى است و بخش عظیمى از آن، به اسلام متعلق است، لیکن امروز بشر به معنویت و صفا و معارف روشن و حق و دلپذیر اسلام – که هر دل با انصافى آن معارف را مى‏پذیرد و مى‏فهمد – نیازمند است. لذاست که دعوت اسلامى در جهان، طرفدار پیدا کرده است و بسیارى از غیر مسلمین هم دعوت اسلامى را پذیرفته ‏اند.

هفته وحدت، هفته ی پیمان با راه اسلام و خط امام فقیه مان و میثاق با خون شهیدان است. ایام درس آموزی از کلاس معلم بشریت حضرت محمد مصطفی (ص) که به برکت میلادش چهره ی جهان دگرگون شد. شرک ها به توحید و عبادت خدای یکتا جای اطاعت از طاغوت ها را گرفت.

نفاق ها به یک رنگی گرایید و خصومت ها و دشمنی ها چندین ساله به اخوات اسلامی تبدیل شد.

گرامی باد هفته وحدت ، که پبام” رسالت” و ندای ” امامت” رابه گوش متجاوز، به کار می گیرد.

هفته وحدت،قبله ی مشترک، رسول مشترک، کتاب واحد و رهبر واحد، وحدت بخش قشرهای این امت شهید است.

گرامی باد هفته ی وحدت، که درآن میثاق ها تحکیم می شود ، پبمان ها استوارتر می گردد ، خون ها در هم می جوشد ، دست ها وبازوها درهم قرار می گیرد ، چهره ها بر یکدیگر لبخند پبروزی و صفا می زند ، قشرها همه باهمند ، امت، یکپارچه و منسجم است و شیعه و سنی، به یاد سالروز میلاد رسول گرامی اسلام، با هم و در کنار هم، در یک راه و به سوی یک هدف سرود وحدت می خوانند.

                                                                                                                                           منبع:شبکه اطلاع رسانی دانا

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

کیمیایی که تو را از سرگردانی نجات می بخشد

خبرنگارافتخاری حوزه دو | پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ

مسئله استمرار امامت یکی از اعتقادات اصلی شیعیان است. هر چند اصطلاح «فترت» در معنای "خالی بودن زمان از پیامبر" کاربرد دارد ولی این مفهوم در مورد سلسله امامت معنی ندارد. در واقع زمین هیچ گاه از امام خالی نیست و این مسئله توسط ادله عقلی و آیات قرآن و روایات اثبات شده است.[1]

امام زمان

پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) شیعیان دوره کوتاهی از تحیر و سرگردانی را درباره امام دوازدهم تجربه کردند، که این مسئله با زمینه سازی های امامان پیشین و همچنین با تدبیر سازمان وکالت که زیر نظر حضرت مهدی(علیه السلام) اداره می شد، خیلی زود خاتمه پیدا کرد.

البته این تحیر صرفا پس از شهادت امام یازدهم پیش نیامد بلکه به خاطر شرایط سیاسی خاصی که در دوره حضور امامان معصوم وجود داشت، معمولا پس از هر امامی اختلافی از این نوع میان شیعیان بروز می کرد. بنابراین شیعیان معمولا برای شناخت امام از روش های خاصی استفاده می کردند.

 

روش های ویژه برای شناخت امام

شاید مهمترین دلیل بر امامت، نص و وصیت امام پیشین بود که بر امام پس از خود تعلق می گرفت. البته امام ویژگی های دیگری هم داشت که او را از سایرین متمایز می کرد. مثلا ایشان معجزاتی داشت و علاوه بر آن از بقیه عالم تر بود. به علاوه رفتار و خُلق و خوی و اندیشه امام نیز موید منصب الهی اش بود.[2]

از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: آیا ممکن است وضعی پیش آید که مردم امام خود را نشناسند؟

فرمود: ممکن است چنین شود.

سوال کردند: در آن صورت چه کنند؟

فرمود: به همان امر نخست چنگ زنند تا امام دیگر بر ایشان آشکار شود.[3]

همچنین در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) درباره زمانی سوال کردند که خبر درگذشت امامی به گروهی برسد، امام درباره تکلیف ایشان می فرماید که بایستی تعدادی از ایشان در جستجوی امام کوچ کنند و تا زمانی که در جستجو هستند ایشان و قومشان معذورند.[4]

همچنین درباره زراره روایت شده است که فرزندش عبید را برای تحقیق درباره امامت امام موسی کاظم(علیه السلام) فرستاد، پیش از آن که پسرش بازگردد او به حالت احتضار افتاد. بنابراین قرآن را برداشت و بالای سرش گرفت و گفت: امام بعد از جعفر بن محمد، کسی که نامش در این کتاب در ضمن قرآن است و از جانب کسانی تعیین شده که خداوند، فرمان برداری از آنان را بر خلقش واجب ساخته است و من به او ایمان دارم. در ادامه این روایت آمده است که وقتی گزارش عمل زراره به امام موسی کاظم(علیه السلام) رسید فرمود: زراره مهاجر به سوی خداوند متعال است.[5]

شاید مهمترین دلیل بر امامت، نص و وصیت امام پیشین بود که بر امام پس ازخود تعلق می گرفت. البته امام ویژگی های دیگری هم داشت که او را از سایرین متمایز می کرد. مثلا ایشان معجزاتی داشت و علاوه بر آن از بقیه عالم تر بود. به علاوه رفتار و خُلق و خوی و اندیشه امام نیز موید منصب الهی اش بود

شیعه در جستجوی امامِ خویش

امام حسن عسکری(علیه السلام) پیش از شهادت خود بارها امام پس از خود را معرفی کرده بودند. بنابراین بسیاری از شیعیان از طریق وصیت ایشان به امامت حضرت مهدی(علیه السلام) یقین حاصل کرده بودند. مثلا در روایتی آمده است که جمعی از شیعیان به مجلس امام حاضر می شوند تا درباره امام و حجت پس از او سوال کنند. حضرت در آن مجلس که عثمان بن سعید هم حضور دارد، حضرت مهدی(علیه السلام) را که خردسال هستند به عنوان امام پس از خود معرفی می کند. و می فرماید که او را پس از این نخواهید دید و بایستی در امور خود به عثمان مراجعه کنید.[6]

به نظر می رسد اولین گروهی از شیعیان که پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) مسئله شناخت امام را به طور جدی دنبال کردند، جمعی بودند که وجوهات و اموال را از قم خدمت امام حسن عسکری(علیه السلام) آورده بودند. آن ها پس از آن که با مسئله فوت امام یازدهم مواجه شدند، درباره جانشین حضرت سوال کردند. برخی بنا بر ادعای جعفر عموی امام مهدی(علیه السلام) دور او جمع شده بودند. بنابراین ابتدا به سراغ او رفتند و از جعفر درخواست کردند که مقدار اموالی که در کیسه هاست و صاحبانشان را خبر دهد و سپس اموال را به عنوان امام دریافت کند. ولی جعفر گفت من علم غیب نمی دانم و منکر علم غیب برادرش امام حسن عسکری(علیه السلام) نیز شد. این فرستادگان سرانجام با یکی از خدمتکاران حضرت مواجه شدند، غلام شمار و صاحبان اموال را می دانست و ایشان را با اسم صدا کرد. از این رو، نقل شده است که ایشان به امامت کسی که معجزه وار این اطلاعات را به غلام داده بود، اعتقاد یافتند و حتی خدمت حضرت مهدی(علیه السلام) شرفیاب شدند. پس یکی از مهمترین روش هایی که شیعیان همچنان پس از شهادت امام یازدهم در شناخت امام بهره می بردند مسئله معجزه و علم غیب بود.[7]

امام زمان(عج) اسلام کے آئینے میں

همچنین برخی دیگر از شیعیان از اعتمادی که امامان پیشین به سفیر اول؛ عثمان بن سعید داشتند برای کسب شناخت نسبت به امام دوازدهم بهره می بردند. به این ترتیب که با توجه به نقل هایی که درباره وثاقت عثمان از امامان پیشین شنیده بودند، از او می خواستند که ایشان را درباره امام غایب مطمئن کنند. [8]

در این میان گروهی مورد عنایت خاص حضرت قرار می گرفتند و به این ترتیب از شک و حیرت رها می شدند. چنان چه وقتی محمد بن ابراهیم مهزیار با اموالی از وجوهات شرعیه که از وصیت پدرش به جا مانده، به عراق می آید و در امر امامت پس از حضرت حسن عسکری(علیه السلام) مردد است، ناگهان پیکی از طرف امام مقدار اموال و مکانش را خبر می دهد و حتی توقیعی شریف دریافت می کند که محمد را در امور شیعیان، جانشین پدرش قرار می دهد.[9]

 

راه گشای گره ها در نامه های روشن گر

از طرفی نیز بسیاری از شیعیان تردیدهای خویش را در مسئله امامت، از طریق سفرا و به وسیله نامه هایی با خود حضرت مهدی(علیه السلام) در میان می گذاشتند، توقیعاتی که حضرت در پاسخ این سوالات صادر کردند[10] تاثیرگذار است. بخش هایی از این توقیعات نیز به ردّ ادعای جعفر در مورد امامت پرداخته است. در ذیل بخش کوتاهی را از این توقیعات شریف می آوریم:

"ای مردم! برای شما چه اتفاقی افتاده است که در شک و تردید افتادید؟ و در حیرت و سرگردانی وارونه شده اید [راه بر عکس می روید]؟ آیا نشنیده اید که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»[11] [آیا نمی دانید خدا] از زمان آدم(علیه السلام) تا امامی که گذشته است [یعنی امام حسن عسکری(علیه السلام)] علامت هایی قرار داد تا به وسیله آن هدایت بشویم؟ و هر وقت علَم هدایتی ناپدید شد، علَم دیگری ظاهر شد؟ آن گاه که خدای تبارک و تعالی او [امام یازدهم] را به جوار رحمت خود بُرد، شما خیال کردید که خداوند دینش را باطل و اسباب و واسطه های ارتباط بین خود و خلقش را قطع کرده است؟"

در مورد ادعای کذب جعفر نیز می فرماید:

من نمی دانم او به چه حالت و دستاویزی امیدوار است که ادعایش را ثابت کند. آیا به وسیله فقه و علمش در امر دین خدا؟ به خدا قسم که او حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و فرق بین خطا و صواب را نمی داند.

در شرایطی که به هر دلیل شناخت تفصیلی امام میسر نباشد، معرفت اجمالی به ولایت و امامت ایشان کفایت می کند. چه امام حاضر باشد و شناخت تفصیلی او به زمان احتیاج داشته باشد و یا مانند حضرت مهدی(علیه السلام) در عصر غیبت کبری غایب باشد و در دسترس نباشد

کدام شناخت ما را نجات می دهد

در شرایطی که به هر دلیل شناخت تفصیلی امام میسر نباشد، معرفت اجمالی به ولایت و امامت ایشان کفایت می کند. چه امام حاضر باشد و شناخت تفصیلی او به زمان احتیاج داشته باشد و یا مانند حضرت مهدی(علیه السلام) در عصر غیبت کبری غایب باشد و در دسترس نباشد.[12]

بنابراین اولین نکته ای که ما در این عصر بایستی توجه داشته باشیم اعتقاد به ولایت امامی است که از نسل امام حسین (علیه السلام) و فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) است. با در نظر گرفتن ویژگی های کلی که از ایشان در متون دینی رسیده است و در مرحله بعد نیز باید به قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) تمسک جوییم و مطابق آن عمل کنیم.

البته این را هم در نظر بگیریم که فراتر از شناخت ظاهری که مکلفیم نسبت به امام داشته باشیم، معرفت معنوی و قلبی نسبت به امام زمان(علیه السلام) در همین عصر غیبت کبری نیز با پیروی بی چون و چرا از سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) و برقراری رابطه عاطفی با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به دست می آید.
                                                         منبع:تبیان
  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

امام عسکری علیه السّلام و معجزه استخوان انبیاء

خبرنگارافتخاری حوزه دو | چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۷ ق.ظ

امام به عنوان هادی امّت، به دنبال هدایت و گره گشایی از کار مردم است؛ فرقی نمی کند که حجّت الهی در چه شرایطی زندگی کند؛ خواه در فضایی نسبتاً باز، خواه در فضایی کاملا بسته و تحت نظر. امام حسن عسکری علیه السّلام که از سال 234 ق به همراه پدر بزرگوارش، امام هادی علیه السّلام در سامرّا به سَر می بردند، دوران سختی را می گذاردند امّا این سختی دوران، مانع هدایتگری ایشان نمی شود.

امام عسکری

 

ماجرای شگفت انگیز استخوان و باران

مدّت امامت امام عسکری علیه السّلام، 6 سال بود. در یکی از این سال ها، در سامرّا، قحطی پیش آمد؛ معتمد عبّاسی، خلیفه وقت، دستور داد مردم به نماز استسقاء (طلب باران) بروند. مردم سه روز پی در پی برای نماز به مصلّی رفتند و دست به دعا برداشتند امّا باران نیامد. روز چهارم «جاثَلیق» (1)، بزرگِ اسقفان مسیحی (2) همراه مسیحیان و راهبان به صحرا رفت. یکی از راهبان هر وقت دست خود را به سوی آسمان بلند می کرد، بارانی درشت فرو می بارید. این بار هم همینطور شد و در اثر دعای او، باران زیادی بارید؛ این مسئله سبب شکّ و تردید مسلمین گردید به گونه ای که حتّی عدّه ای به مسیحیّت (3) تمایل پیدا کردند.

به دنبال این جریان، خلیفه عبّاسی دست به دامان امام حسن عسکری علیه السّلام شد که در زندان بودند. خلیفه به امام عرض کرد که امّت جدّت رسول الله صلی الله علیه و آله را دریاب که هلاک شدند و داستان را برای امام تعریف کرد. امام فرمودند: فردا خواهم آمد و شکّ مردم را به امید خدا برطرف خواهم ساخت.

امام به عنوان هادی امّت، به دنبال هدایت و گره گشایی از کار مردم است؛ فرقی نمی کند که حجّت الهی در چه شرایطی زندگی کند؛ خواه در فضایی نسبتاً باز، خواه در فضایی کاملا بسته و تحت نظر

فردا که شد مردم آمدند، آن راهب نصرانی هم آمد. همین که دست ها را بلند کرد که دعا کند، امام عسکریّ علیه السّلام به بعضی از خدمت گزاران خود فرمود: دست راست راهب را بگیرید و ببینید میان انگشتان دست او چیست؟ استخوان سیاهی از دست راهب گرفتند؛ امام خطاب به راهب فرمودند: اکنون دعا کن و از خدا طلب باران کن، همین کار را کرد امّا آسمان که می رفت بارانی شود، در اثر دعای او باز شد و خبری از باران نشد.

خلیفه از امام پرسید: ای ابا محمّد این استخوان، چیست؟

امام عسکریّ علیه السّلام فرمود: این راهب از کنار قبر یکی از انبیاء عبور می کرده به این استخوان که متعلّق به بدن او بوده، دست پیدا کرده، و هیچ استخوان پیامبری ظاهر نمی شود مگر اینکه از آسمان باران می بارد.(4)

 

دو نکته طلایی

از این حادثه عظیم دو نتیجه می گیریم:

اوّل مسئله توسّل به انبیاء و اولیای الهی که مورد انکار طائفه وهّابیّت است؛ به این گمان که پیامبر که رحلت کرد، دیگر هیچ کاری از او بَر نمی آید. روشن است که این گمان به سبب جهل این طائفه به هویّت اصلی انسان یعنی نفس و جان انسان می باشد. این واقعه به روشنی اثبات می کند که حتّی تکّه ای از بدن مبارک یکی از اولیای الهی قادر است به اذن الله، کارهای بزرگی را انجام دهد.

دوم در خصوص افرادی که پیش گویی می کنند یا فال می گیرند و مانند آن، مردم عزیز بدانند که بسیاری از این اشخاص در شرایط خاصّی قادر به انجام کاری می باشند. به عنوان نمونه جایی که برای نشستن انتخاب می کنند، مهمّ است، از او بخواهید تا جای خود را تغییر دهد، آن گاه کارش را ادامه دهد. آیا خواهد توانست یا...!

امیدوارم از این واقعه تاریخی بهره برده باشید.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

زندگینامه امام عسگری (ع)

خبرنگارافتخاری حوزه دو | چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۴۶ ق.ظ

حضرت امام حسن عسکری  (ع )
امام حسن عسکری (ع ) در سال 232هجری در مدینه چشم به جهان گشود . مادر والا گهرش سوسن یا سلیل زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت راداشت ، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد . این زن پرهیزگار در سفری که امام عسکری (ع ) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد . کنیه آن حضرت ابامحمد بود .

صورت و سیرت امام حسن عسکری  (ع )
امام یازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت . ابروهای سیاه کمانی ، چشمانی  درشت و پیشانی گشاده داشت . دندانها درشت و بسیار سفید بود . خالی بر گونه راست داشت . امام حسن عسکری (ع ) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود . راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش - در ایام عمر کوتاه خود - روشن کرد .

دوران امامت
به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسکری (ع ) به سه دوره تقسیم می گردد : دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت . دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت . دوره سوم نزدیک 6 سال امامت آن حضرت می باشد . دوره امامت حضرت عسکری (ع ) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود . خلفایی که به تقلید هارون در نشان دادن نیروی خود بلندپروازیهایی داشتند . امام حسن عسکری (ع ) از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذرانید . زندانبان آن حضرت صالح بن وصیف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود ، تا بتواند آن حضرت را - به وسیله آن دو غلام - آزار بیشتری دهد ، اما آن دو غلام که خود از نزدیک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثیر آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاری گراییده بودند . وقتی از این غلامان جویای حال امام شدند ، می گفتند این زندانی روزها روزه دار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نیاز با معبود خود سرگرم است و با کسی سخن نمی گوید . عبیدالله خاقان وزیر معتمد عباسی با همه غروری که داشت وقتی با حضرت عسکری ملاقات می کرد به احترام آن حضرت برمی خاست ، و آن حضرت را بر مسند خود می نشانید . پیوسته می گفت : در سامره کسی را مانند آن حضرت ندیده ام ، وی  زاهدترین و داناترین مردم روزگار است . پسر عبیدالله خاقان می گفت : من پیوسته احوال آن حضرت را از مردم می پرسیدم . مردم را نسبت به او متواضع می یافتم . می دیدم همه مردم به بزرگواریش معترفند و دوستدار او می باشند . با آنکه امام (ع ) جز با خواص شیعیان خود آمیزش نمی فرمود ، دستگاه خلافت عباسی  برای حفظ آرامش خلافت خود بیشتر اوقات ، آن حضرت را زندانی و ممنوع از معاشرت داشت . " از جمله مسائل روزگار امام حسن عسکری (ع ) یکی نیز این بود که از طرف خلافت وقت ، اموال و اوقات شیعه ، به دست کسانی سپرده می شد که دشمن آل محمد (ص ) و جریانهای شیعی  بودند ، تا بدین گونه بنیه مالی نهضت تقویت نشود . چنانکه نوشته اند که احمد بن عبیدالله بن خاقان از جانب خلفا ، والی اوقاف و صدقات بود در قم ، و او نسبت به اهل بیت رسالت ، نهایت مرتبه عداوت را داشت " . " نیز اصحاب امام حسن عسکری ، متفرق بودند و امکان تمرکز برای آنان نبود ، کسانی چون ابوعلی  احمد بن اسحاق اشعری در قم و ابوسهل اسماعیل نوبختی  در بغداد می زیستند ، فشار و مراقبتی که دستگاه خلافت عباسی ، پس از شهادت حضرت رضا (ع ) معمول داشت ، چنان دامن گسترده بود که جناح مقابل را با سخت ترین نوع درگیری  واداشته بود . این جناح نیز طبق ایمان به حق و دعوت به اصول عدالت کلی  ، این همه سختی را تحمل می کرد ، و لحظه ای از حراست ( و نگهبانی ) موضع غفلت نمی کرد " . اینکه گفتیم : حضرت هادی (ع ) و حضرت امام حسن عسکری (ع ) هم از سوی  دستگاه خلافت تحت مراقبت شدید و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما - جز با یاران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دینی  خود به آنها مراجعه می نمودند - کمتر معاشرت می کردند به جهت آن بود که دوران غیبت حضرت مهدی (ع ) نزدیک بود ، و مردم می بایست کم کم بدان خو گیرند ، و جهت سیاسی و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند ، و پیش آمدن دوران غیبت در نظر آنان عجیب نیاید . باری ، امام حسن عسکری (ع ) بیش از 29سال عمر نکرد ولی در مدت شش سال امامت و ریاست روحانی اسلامی ، آثار مهمی  از تفسیر قرآن و نشر احکام و بیان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی  شیعیانی که از راههای دور برای کسب فیض به محضر امام (ع ) می رسیدند بر جای گذاشت . در زمان امام یازدهم تعلیمات عالیه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی جنبش علمی خاصی  را تجدید کرد ، و فرهنگ شیعی - که تا آن زمان شناخته شده بود - در رشته های دیگر نیز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگی چون یعقوب بن اسحاق کندی  ، که خود معاصر امام حسن عسکری بود و تحت تعلیمات آن امام ، گردید . در قدرت علمی  امام (ع ) - که از سرچشمه زلال ولایت و اهل بیت عصمت مایه گرفته بود - نکته ها گفته اند . از جمله : همین یعقوب بن اسحاق کندی فیلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ایرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده است ، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانید و بعدها از دوستداران و در صف پیروان آن حضرت درآمد .

شهادت امام حسن عسکری  (ع )
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری نوشته اند . در کیفیت وفات آن امام بزرگوار آمده است : فرزند عبیدالله بن خاقان گوید روزی برای پدرم ( که وزیر معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا - یعنی  حضرت امام حسن عسکری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد . خلیفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد . یکی از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود ، امر کرد ایشان را که پیوسته ملازم خانه آن حضرت باشند ، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند . و طبیبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود ، و از احوال او آگاه شود . بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است ، و ضعف بر او مستولی گردیده . پس بامداد سوار شد ، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطبای  مسیحی و یهودی در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبید و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند . و این کارها را برای  آن می کردند که آن زهری  که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته ، پیوسته ایشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربیع الاول سال 260 ه . ق آن امام مظلوم در سن 29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود . بعد از آن خلیفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد ، زیرا شنیده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی  خواهد شد ، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد ... تا دو سال تفحص احوال او می کردند ... . این جستجوها و پژوهشها نتیجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او - از طریق روایات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص ) می پیوست ، شنیده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص ) ولادت خواهد یافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد . بدین جهت به بهانه های  مختلف در خانه حضرت عسکری (ع ) رفت و آمد بسیار می کردند ، و جستجو می نمودند تا از آن فرزند گرامی اثری بیابند و او را نابود سازند . به راستی داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهیم (ع ) و حضرت موسی  (ع ) تکرار می شد . حتی قابله هایی  را گماشته بودند که در این کار مهم پی جویی  کنند . اما خداوند متعال - چنانکه در فصل بعد خواهید خواند - حجت خود را از گزند دشمنان و آسیب زمان حفظ کرد ، و همچنان نگاهداری خواهد کرد تا مأموریت الهی خود را انجام دهد . باری ، علت شهادت آن حضرت را سمی می دانند که معتمد عباسی در غذا به آن حضرت خورانید و بعد ، از کردار زشت خود پشیمان شد . بناچار اطبای مسیحی و یهودی که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند ، به ویژه در مأموریتهایی که توطئه قتل امام بزرگواری مانند امام حسن عسکری (ع ) در میان بود ، برای معالجه فرستاد . البته از این دلسوزیهای ظاهری هدف دیگری  داشت ، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقیقت ماجرا بود . بعد از آگاه شدن شیعیان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکری  (ع ) شهر سامره را غبار غم گرفت ، و از هر سوی صدای ناله و گریه برخاست . مردم آماده سوگواری و تشییع جنازه آن حضرت شدند .

ماجرای جانشین بر حق امام عسکری
ابوالادیان می گوید : من خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع ) می کردم . نامه های آن حضرت را به شهرها می بردم . در مرض موت ، روزی من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن تا آنها را برسانم . سپس امام فرمود : پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهی  شد و صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید ، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود . ابوالادیان به امام عرض می کند : ای سید من ، هرگاه این واقعه دردناک روی  دهد ، امامت با کیست ؟ فرمود : هر که جواب نامه من را از تو طلب کند . ابوالادیان می گوید : دوباره پرسیدم علامت دیگری به من بفرما . امام فرمود : هرکه بر من نماز گزارد . ابوالادیان می گوید : باز هم علامت دیگری بگو تا بدانم . امام می گوید : هر که بگوید که در همیان چه چیز است او امام شماست . ابوالادیان می گوید : مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چیز دیگری  بپرسم . رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم . وقتی به در خانه امام رسیدم صدای شیون و گریه از خانه امام بلند بود . داخل خانه امام ، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری  را دیدم که نشسته ، و شیعیان به او تسلیت می دهند و به امامت او تهنیت می گویند . من از این بابت بسیار تعجب کردم پیش رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم . اما او جوابی نداد و هیچ سؤالی نکرد . چون بدن مظهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود ، خادمی آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند . چون جعفر به نماز ایستاد ، طفلی گندمگون و پیچیده موی ، گشاده دندانی مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت : ای عمو پس بایست که من به نماز سزاوارترم . رنگ جعفر دگرگون شد . عقب ایستاد . سپس آن طفل پیش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوی  امام علی النقی علیه السلام دفن کرد . سپس رو به من آورد و فرمود : جواب نامه ها را که با تو است تسلیم کن . من جواب نامه را به آن کودک دادم . پس " حاجزوشا " از جعفر پرسید : این کودک که بود ، جعفر گفت : به خدا قسم من او را نمی شناسم و هرگز او را ندیده ام . در این موقع ، عده ای  از شیعیان از شهر قم رسیدند ، چون از وفات امام (ع ) با خبر شدند ، مردم به جعفر اشاره کردند . چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسیدند : بگو که نامه هایی که داریم از چه جماعتی است و مالها چه مقدار است ؟ جعفر گفت : ببینید مردم از من علم غیب می خواهند ! در آن حال خادمی از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت : ای مردم قم با شما نامه هایی  است از فلان و فلان و همیانی ( کیسه ای ) که در آن هزار اشرفی است که در آن ده اشرفی است با روکش طلا . شیعیانی که از قم آمده بودند گفتند : هر کس تو را فرستاده است امام زمان است این نامه ها و همیان را به او تسلیم کن . جعفر کذاب نزد معتمد خلیفه آمد و جریان واقعه را نقل کرد . معتمد گفت : بروید و در خانه امام حسن عسکری (ع ) جستجو کنید و کودک را پیدا کنید . رفتند و از کودک اثری نیافتند . ناچار " صیقل " کنیز حضرت امام عسکری (ع ) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اینکه او حامله است . ولی هرچه بیشتر جستند کمتر یافتند . خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نیز در کنف حمایت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان می باشد . درود خدای بزرگ بر او باد .


                                                                              منبع:تبیان

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

بیانیه حماسه 9 دی

خبرنگارافتخاری حوزه دو | دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۴۴ ب.ظ

بسیج دانش آموزی حوزه دو برادران کرمانشاه با صدور این بیانیه  سالروز حماسه بی بدیل 9 دی را گرامی  میدارد ،در این بیانیه آمده است: حماسه نهم دی 88، بزرگ‌ترین تجمع حمایتی از انقلاب اسلامی، نمایش عشق و ارادت امت ایران اسلامی به ولایت فقیه و تجدید میثاق ناگسستنی آنها با آرمان‌های انقلاب اسلامی بود.
تجمعی ملی که تیشه بر ریشه فتنه گران زد و نشان داد که افکار پلید آنان اگر چه بعد از سالیان از زباله دان تاریخ ایران اسلامی به دست کثیف استکبار به ویژه آمریکا، انگلیس و سلطنت طلبان بی عرضه، برون آمده است اما ذات اصلیش که براندازی نظام، دشمنی با ولایت فقیه و تداعی کننده اسلام آمریکایی بود، آن را همچنان در عمق سیاه چال تاریخ پر فتنه مخالفان انقلاب اسلامی قرار داد.
این بیانیه با اشاره به اینکه نهم دی 88 فصل الخطاب ملتی عظیم و بصیر با گروهی فتنه طلب، فتنه گر، قانون شکن و حرمت شکن بود، افزوده است؛ جرقه‌های اولیه اش را سران فتنه با همکاری اتاق های فکر دشمنان نظام و با اجرایی کردن طرح برنده و بازنده در انتخابات به داخل کشور کشانده و با ایجاد اعتراضات مدنی و بداخلاقی‌های سیاسی آن را شروع کردند که به حمد الهی خود در آتش فتنه گریشان سوختند
روز نهم دی ۸۸ شکوه پیوند ناگسستنی امت با امام خویش بود که در سیل خروشان انسان های عاشق و ولایت مدار متجلی شد ، روزی که فتنه گران و دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی در میان حجم عظیم امواج امت اسلامی نفسشان برید و مرگشان رقم خورد و مردم حسینی منش ایران اسلامی نشان دادند که اکسیر باطل السحر فتنه گران از ترکیب و پیوند اعتقادی و عاطفی امت ورهبری ناکام ماند.اما اکنون در آستانه پنجمین سالگرد قیام و خروش ملت عاشورایی و بصیرحسینی ایران اسلامی اعلام میداریم،همچنان که در سال 88 ملت سلحشور ایران اسلامی با خروش و بیداری خود مقابل طغیان گران پست و خود فروخته ایستاده وبا سرکوب و کور کردن چشم نفاق پیروزمندانه به مسیر حق خود ادامه دادند ،ملت شریف وشهادت طلب ایران اسلامی دریوم الله 9 دی به جهانیان و بخصوص اربابان نظام سلطه و چند چهره فتنه گر سال 88 ، یک بار دیگر یادآوری می کنند که حتی اگر تمام دنیا در مقابل دین و عزم راسخ آنها صف کشی کنند ، نخواهند توانست بر عزم و اراده و ارادت این ملت به دین و شریعت اسلام و رهبری ولی فقیه کوچکترین خدشه ای وارد کنند و چه بسا تمام قد در برابر فتنه آنها خواهند ایستاد . آری ملتی که در 9 دی حماسه آفرید همان ملتی است که بارها با مهارت شناخت و بصیرت خود بر دهان استکبار و جبهه باطل و یاوه گویان مشت سنگینی را فرود آورد.این ملت دیگر اجازه نخواهند داد حوادثی همچون فتنه 88 بار دیگر تکرار شود واعتقادات وآرمانهای امام و رهبری دست مایه ی عده ای خواص بی خاصیت شود اما باید گفت تاریخ نشان داده، تا ظلم و استبداد هست، جبهه حق به مبارزه پرداخته و تا زمانی که جبهه حق وجود داشته باشد، دشمنان دست از فتنه‌گری برنمی‌دارند.تاریخ انقلاب هم مؤید همین نظر است؛ پس اگر فتنه 88 مهار شد، دلیلی بر خشکیده شدن ریشه‌های فتنه نیست و در صورتی که ما بیدار نباشیم، شکل‌گیری فتنه‌های دیگر محتمل است. پس در آستانه انتخابات سرنوشت ساز سال آینده می‌طلبد که همه علاقه‌مندان به نظام و انقلاب با دقت بیشتری مسائل را دنبال کنند تا خدایی ناکرده دچار غفلت در این راه نشویم.ودوباره حوادث تلخ گذشته تکرار نشود.حوزه دو بسیج دانش آموزی ، ضمن گرامیداشت حماسه 9 دی و تقدیر و تشکر از ملت شریف و مومن ایران به خاطر مجاهدت‌ها و بصیرت بی‌نظیر ایشان در دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی و پیروی از ولایت فقیه، بار دیگر با آرمان‌های الهی امام راحل عظیم الشأن (ره) و مقام عظمای ولایت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی) تجدید میثاق می‌کند و اعلام می‌دارد تمام توان خود را برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی وآرمانهای نظام و انقلاب بکار خواهند بست ودر راه تحقق این اهداف ازکمترین داشته خود که جان ناقابلشان است دریغ نخواهند کرد.


  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

بمناسبت هفته مبارک بسیج : غبارروبی و عطرافشانی مزار شهدا توسط دانش آموزان ناحیه 2

خبرنگارافتخاری حوزه دو | پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ

بمناسبت هفته مبارک بسیج : غبارروبی و عطرافشانی مزار شهدا توسط دانش آموزان ناحیه 2 کرمانشاه برگزار گردید.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

برگزاری صبحگاه بسیج دانش آموزی بمناسبت هفته مبارک بسیج در واحدهای مقاومت

خبرنگارافتخاری حوزه دو | شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۰ ب.ظ

بمناسبت دومین روز از هفته مبارک بسیج زنگ مقاومت و آیین صبحگاهی در سطح واحدهای مقاومت بسیج دانش آموزی مدارس ناحیه 2 به صدا در آمد

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

برگزاری عزاداری روز عاشورا و گرامیداشت 13 آبان

خبرنگارافتخاری حوزه دو | سه شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۳، ۰۴:۴۰ ب.ظ

امروز همزمان با سراسر کشور ،عاشقان و همه سوخته دلان و عزاداران حسینی دانش آموزان و فرهنگیان آموزش و پرورش ناحیه 2 نیز در عزاداری سیدالشهدا ء و یاران باوفای ایشان عزاداری نموده و اشک ماتم ریختند.

همچنین با توجه به تقارن این روز با یوم الله 13 آبان روز استکبارستیزی شرکت کنندگان از یزیدیان و یزید زمانه آمریکای جنایتکار و صهیونیسم غاصب اعلام برائت و انزجار نموده واین مراسم با صدور قطعنامه ای بااعلام حمایت و پشتیبانی از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه به پایان رسید.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

بیانیه روز 13 آبان 1393 روز بزرگ استکبارستیزی و مرگ بر آمریکا

خبرنگارافتخاری حوزه دو | جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۰۶ ب.ظ

امسال تقارن عاشورای حسینی و روز استکبار ستیزی تقارن زیبایی شده، روز شهادت بزرگ مرد و ظلم ستیز عالم حضرت ابا عبداله الحسین (ع) و یاران باوفایش با انقلاب دوم ایران:

روز 13 آبان، یادآور حوادث مهمی است که در شکل ‌گیری انقلاب اسلامی و شکست توطئه‌های آمریکا به عنوان نماد واقعی امپریالیسم نقش اساسی داشتند.


"سیزدهم آبان" سالروز تسخیر و فتح ظفرمندانۀ لانه جاسوسی آمریکا به‌دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در سال ۱۳۵۸ و یادآور حماسه شهدای دانشجو و فاتحان لانه جاسوسی است.


13آبان قلب تپنده انقلاب شکوهمند اسلامی است که تا ابد جان های آزادگان عالم را شور و شعور می بخشد و همواره آنان را در خط سرخ مبارزه با ظلم و استکبار نگه می دارد.


ما فرهنگیان و دانش آموزان بسیجی ناحیه 2 اعلام می کنیم با حضور پرشور و گسترده، فعال و آگاهی‌بخش در تظاهرات ضداستکباری یوم‌الله سیزدهم آبان و تاکید بر همیشه در صحنه ایران اسلامی ماندن بار دیگر با بصیرت، آگاهی و تعمیق بینش‌های سیاسی و دینی خود ترفندها و توطئه‌های شوم دشمنان در ضربه زدن به ارکان‌ نظام اسلامی و کیان ولایت فقیه و وحدت امت واحده را خنثی می سازیم.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

حضور سازمان یافته دانش آموزان بسیجی در نماز جمعه

خبرنگارافتخاری حوزه دو | جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۴۵ ب.ظ


بمناسبت هفته بسیج دانش آموزی ،دانش آموزان بسیجی ناحیه 2 آموزش و پرورش بهمراه فرماندهان واحد مقاومت در نماز جمعه حضور یافتند.

در این مراسم مسئول محترم ولی فقیه در سپاه حضرت نبی اکرم (ص) ضمن عرض تسلیت ایام محرم به اهمیت موضوع امر به معروف و نهی از منکر در دین پرداخته و مسائل و روشهای این امر مهم را تببین فرمودند.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

حضور سازمان یافته دانش آموزان بسیجی در غبار روبی مزار شهدای دانش آموز

خبرنگارافتخاری حوزه دو | پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۵۷ ق.ظ


دانش آموزان بسیجی حوزه 2 برادر روز پنج شنبه 8 آبان همزمان با سراسر کشور بمناسبت هفته بسیج دانش آموزی با حضور در مزار شهدای دانش آموز شهر کرمانشاه ضمن پاسداشت یاد و نام شهدا به غبار روبی و عطرافشانی و گلباران مزار شهدای دانش آموز پرداختند.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو