پایگاه اطلاع رسانی حوزه دو بسیج دانش آموزی برادران سپاه ناحیه کرمانشاه

بسیج دانش آموزی نیاز امروز مراکز آموزشی است.مقام معظم رهبری

پایگاه اطلاع رسانی حوزه دو بسیج دانش آموزی برادران سپاه ناحیه کرمانشاه

بسیج دانش آموزی نیاز امروز مراکز آموزشی است.مقام معظم رهبری

آخرین نظرات

۱۹ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

ابزارهای جنگ نرم

خبرنگارافتخاری حوزه دو | سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۴۴ ق.ظ

وسعت ابعاد و زمینه‌های جنگ نرم سبب می‌شود که دایره وسیعی از ابزار مدرن را در زمره ابزار‌های این جنگ بگنجانیم. به علاوه که خصلت ابتکاری و ابداعی در این جنگ سبب می‌شود این دایره دائماً وسعت بیشتری یابد و ابزار‌های جدید و ابداعی هم به این فهرست افزوده شوند. این ابزار‌ها را اجمالاً ذیل چهار مقوله می‌توان گنجاند: صنایع فرهنگی، رسانه‌ها، فن‌آوری‌های نوین ارتباطی و تبلیغاتی. چهار مقوله‌ای که ارتباطی تنگاتنگ و پیچیده با هم دارند.

الف ـ صنایع فرهنگی:

1ـ  سینما

جذابیت فراوان و قدرت و سرعت انتقال بالا و نیز قابلیت بالای تکثیر محصولات صنعت سینما، یعنی طیف وسیع فیلم‌ها، سبب شده است که دنیای غرب به عنوان  مخترع و صاحب اولیه این صنعت، بیشترین استفاده را از آن در جهت تبلیغ و ترویج فرهنگ و ارزش‌های خود در جوامع دیگر ببرد و سهمی ویژه را در این راستا به این صنعت اختصاص دهد. تأسیس تشکیلاتی چون هالیوود از بزرگترین گام‌ها در این راستا است.

سینمای آمریکا، در بسیاری مصادیق، سینمایی است به اقتضای دیگر مصنوعات سرمایه‌داری، بر پایه مواردغیراخلاقی و خشونت و ترس. سینمایی مبلغ و مروج مظاهر فرهنگ غربی و در موارد بسیار حاوی هجمه‌های صریح و غیرصریح به فرهنگ‌ها و نظام‌های ارزشی مخالف و مقابل غرب، از جمله ارزش‌های دینی.

2ـ کارتون (انیمیشن)

در کنار سینما، صنعت انیمیشن‌سازی (پویانمای) هم صنعت مستقلی است که هواداران بسیاری را خصوصاً در بین مخاطبان کودک و نوجوان به خود جذب کرده است.

شخصیت‌های ساده و دوست‌داشتنی دنیای کارتون برای مخاطبان و دوستداران کودک و نوجوان‌شان به آسانی به عنوان الگو پذیرفته می‌شوند و کودکان سعی می‌کنند از رفتار‌ها و برخورد‌های آنان تقلید کنند.

وجود همین قابلیت مهم است که سبب شده کارتون‌ها در فرآیند هجوم نرم جهان غرب علیه دیگر فرهنگ‌ها و کشور‌ها نقشی ویژه را به خود اختصاص دهند. این رویکرد را خصوصاً در نسل جدید کارتون‌ها می‌توان دید.

3ـ ماهواره

ماهواره امکانات بی‌نظیری را پیش روی صاحبان رسانه و دولت‌ها و قدرت‌ها گذاشته است که رسانه‌های پیشین در تأمین آن‌‌ها ناتوان بودند. شاید بتوان کار ویژه ماهواره در جنگ نرم را به جهت فضای آزاد و رها از چارچوب و قانونی که بر آن حاکم است انتشار برنامه‌ها و مطالبی دانست که مخالف و مغایر با ارزش‌ها و اصول کشور مورد هدف‌اند.

4ـ اسباب‌بازی

از جمله دیگر کالا‌های فرهنگی موثر که خصوصاً با توجه به قشر مخاطب‌اش اهمیتی مضاعف و وضعیتی حساس دارد، اسباب‌بازی‌ها است.

اسباب‌بازی‌ها مصنوع شرکت‌های غربی، در عمل مبلغان و مروجان فرهنگ زندگی مدرن (غربی)‌اند برای کودکان آن کشور‌ها و حتی دیگر کشور‌ها است تا از همان سنین کودکی با این فرهنگ آشنا شده و با آن انس بگیرند. تغییری بنیادین که بعد‌ها به سختی می‌توان ثمرات‌اش را اصلاح کرد.

بازی‌های رایانه‌ای:

اما پس از رواج استفاده از رایانه در منازل شخصی، یکی از مهمترین موارد استفاده برای کودکان و نوجوانان بازی‌های رایانه‌ای بود. این بازی‌ها که نسل‌های پیشین‌شان آتاری، کمودور و پلی‌استیشن بودند، با استفاده از قابلیت‌های رایانه، توانستند خیلی زود همه رقبای سنتی خود را کنار بزنند و بازار گسترده‌ای را به خود جلب نمایند.

سود سرشار اقتصادی که سالانه از محل فروش این بازی‌ها عاید کمپانی بزرگ سازنده آن‌ها می‌شود، سبب شده است که بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین ابزار‌هایی باشند که قدرت‌های جهانی از آن در راستای جنگ نرم و ترویج و تبلیغ و مدل زندگی غربی نهایت استفاده را بکنند.

موسیقی:

از جمله دیگر مقولات فرهنگی که در جریان نبرد نرم مورد استفاده وسیع نظام تبلیغ رسانه‌ای غرب قرار گرفته است،‌موسیقی است. موسیقی از جمله هنر‌هایی است که به جهت قابلیت‌هایش در عمده تمدن‌ها و فرهنگ‌ها می‌توان نمونه‌ای منحصر به فرد از آن را یافت.

مغرب زمین از این قاعده مستثنا نیست و در آن از دیرباز به عنوان یکی از عناصر فرهنگی آن دیار، موسیقی حضور داشته است. هر بار به شکل و قالبی از موسیقی مخصوص درباره شاهان و اشراف گرفته تا موسیقی عامه مردم. آنچه که امروز به نام موسیقی مدرن غربی البته پیش از آن که در چنین سنتی ریشه و با آن نسبتی داشته باشد؛ مأخوذه و ملهم است از موسیقی جاز سیاهان آفریقا که در آمریکا شکل و شمایلی نو گرفته و امروزه به موسیقی آن دیار شناخته می‌شود.

ب) ابزار‌های رسانه‌ای

اساساً رسانه‌ها در جنگ نرم‌ نقش ویژه و منحصر به فردی را ایفا می‌کنند. تا آنجا که از آن به «جنگ رسانه‌ای» (Media War) تعبیر می‌شود. بنیادی‌ترین تعریف جنگ رسانه‌ای استفاده از رسانه‌ها برای تضعیف کشور هدف و بهره‌گیری از توان و ظرفیت رسانه‌ها (اعم از مطبوعات، خبرگزاری‌ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات) به منظور دفاع ازمنافع ملی است. جنگ رسانه‌ای یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های جنگ نرم و جنگ‌های جدید بین‌المللی است. جنگ رسانه‌ای تنها جنگی است که حتی در شرایط صلح‌نیز بین کشور‌ها به صورت غیر رسمی ادامه دارد.

تلویزیون

از جمله رسانه‌های پیشتاز و پرمخاطب تلویزیون‌های بین‌المللی‌اند که میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان مخاطب برنامه‌های مختلف خود قرار می‌دهند.

کار ویژه تلویزیون‌ها در جنگ نرم را می‌توان تهیه و پخش برنامه‌های خبری و تحلیل و گزارش‌هایی از کشور هدف بر خلاف روایت رسانه‌های رسمی و دولتی آن کشور و در راستای سیاه‌نمایی اوضاع آن کشور یا ارایه روایتی مطلوب خود از آن به مخاطبان است. در این راستا آنان بخش ویژه از توان خود را به پوشش‌دهی اقدامات و فعالیت‌های تخریبی اپوزیسیون آن کشور اختصاص می‌دهند و سعی می‌کنند خلأ ارتباطی مخاطبان دولت رقیب را از این طریق مرتفع سازند.

 خبرگزاری‌ها و آژانس‌های خبری

خبرگزاری‌های بین‌المللی یکی از عمده‌ترین ابزار‌های جنگ رسانه‌ای در جهان محسوب می‌شوند. این خبرگزاری‌ها هر روزه باتولید میلیون‌ها کلمه خبر و مخابره آن با پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های ارتباطی، فرآیند اطلاع‌رسانی جهانی را تحت سیطره و کنترل خود دارند. آن‌ها می‌توانند با سانسور یک خبر یا دادن پوشش وسیع به یک رویداد، افکار عمومی جهان را له یا علیه آن مسأله برانگیزانند. اهمیت خبرگزاری‌ها زمانی آشکار می‌شوند که بدانیم اکثر مطبوعات، خبرگزاری‌های ملی و منطقه‌ای و شبکه‌های رادیو تلویزیونی، اخبار و اطلاعات عمده خود را از این آژانس‌های خبری دریافت می‌کنند.

فن‌آوری‌های نوین ارتباطی:

1) اینترنت

بی‌گمان مهم‌ترین و موثرترین اتفاقی که در عرصه رسانه‌ها افتاده است را می‌توان ظهور اینترنت دانست. قابلیت‌هایی بی‌نظیری که اینترنت با خود به ارمغان آورده سبب شده این پدیده به مهمترین و موثرترین ابزار جنگ نرم بدل شود.

سایت‌های خبری و خبرگزاری‌های اینترنتی

اینترنت زمیته سازظهور و رواج طیف وسیعی از خبرگزاری های مجازی واینتر نتی شده است. خصوصیات فضای مجازی و این که فعالیت در آن به مراتب آسان تر وکم هزینه تر است و امکان پنهان کردن هویت واقعی هم فراهم است. این رسانه ها خط قرمزهای کمتری را در برابر خود می بینند 

2-1) رسانه‌های اجتماعی

به گروهی از رسانه های آن لاین که در این فضای جدید متولد شده اند عنوان رسانه های اجتماعی داده شده است. هر کاربر اینترنتی به راحتی می تواند مطالب تولیدی خود را در فضای مجازی منتشر کند.


  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

جنگ نرم چیست؟

خبرنگارافتخاری حوزه دو | دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۵۱ ق.ظ

جنگ نرم

جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح  استفاده می‌شود.

گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می‌ برد.

در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت.

مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است

جنگ روانی، جنگ نرم

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت.

 فولر، مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال 1920 به کار برد. در آن زمان استفاده  فولر از واژه جنگ روانی در محافل نظامی و علمی بریتانیا و آمریکا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در ژانویه 1940 با انتشار مقاله ای با عنوان "جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن" این اصطلاح برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. بر این اساس "جنگ روانی را باید استفاده از هر نوع وسیله ای به منظور تاثیر گذاری بر روحیه و رفتار یک گروه با هدف نظامی مشخص معنا کرد". در پایان جنگ جهانی دوم این اصطلاح به "فرهنگ لغت وبستر" وارد شد و بخشی از عبارت پردازی‌های سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.

 در سال 1950 یعنی تنها یک‌سال پس از پایان جنگ جهانی دوم "ترومن"، رئیس جمهور وقت آمریکا  به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ‌روانی در کره پروژه‌ای با عنوان "نبرد حقیقت" را با بودجه‌ای معادل 121میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا اداره و ریاست جنگ‌ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ‌روانی گسترده‌ای را با استفاده از تجربیات جنگ‌جهانی دوم تشکیل داد. از آن‌زمان تاکنون، سازمان‌ها و واحدهای روانی ـ تبلیغاتی آمریکا با توسعه‌ای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کرده‌اند.

براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین، انقلاب رنگین

در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری "لخ والسا" در جنبش کارگری این کشور در سال 1984 تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی براندازی نرم به مسئله جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد.

نرم افزار خواندن و شمردن

 استعمارگران از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی، به جای واژه خشن جنگ نرم یاد می نمایند.

 انقلاب های مخملی یا "انقلاب های رنگی" و "گلی" از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت به همراه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل می‌شود. انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی "والسلاوهادل" رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی شد. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیره‌ای در طی یک دوره شش هفته‌ای از 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیره‌ای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 ، گرجستان 2003 ، اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت.

به طور کلی اهداف آمریکا از سازماندهی انقلاب های رنگین در کشور‌های هدف را در چارچوب حوزه‌های زیر می‌توان بررسی کرد:

- تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی

- کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن

- حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام آمریکا

 - ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی

 - همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا

 - فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا

 - مهار بیداری اسلامی

جورج سوروس ، رئیس بنیاد سوروس سرمایه دار بزرگ آمریکایی یا به عبارتی میلیاردر یهودی آمریکایی یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین گرجستان در گفتگویی با روزنامه لس آنجلس تایمز اظهار داشت که : تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان تکرار شود.

شرکت‌کنندگان انقلاب‌های رنگین اغلب از مقاومت مسالمت‌آمیز با هدف اعتراض‌ علیه دولت‌های غیرهمسو با آمریکا و حمایت از دمکراسی، لیبرالیسم و استقلال ملی استفاده کرده‌اند و معمولاً یک رنگ یا گل خاصی را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزیده‌اند. اعتراض‌های صورت گرفته و نقش مهمی که سازمان‌های غیردولتی به ویژه سازمان‌های فعال دانشجویی در سازماندهی مقاومت مسالمت‌آمیز ایفا می‌کنند، این رویدادها را برجسته‌تر نشان می‌دهد.

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت

اهداف اجرایی از جنگ نرم

همان طور که اشاره شد، جنگ روانى جدید عملى سازمان یافته و برنامه ریزى شده پدیده اى همیشگى و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به این مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در یک تقسیم بندى به اهداف سیاسى و اهداف نظامى و در تقسیم بندى دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکى و مقاصد تاکتیکى تقسیم نمود

با توجه به این که ماهیت اصلى عملیات روانى به اعتراف خود آمریکایى ها عبارت است از تلاش براى تأثیرگذارى بر افکار، احساسات و تمایلات گروه هاى دوست، دشمن یا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترین اهداف جنگ روانى پى برد:

- تأثیرگذارى شدید بر افکار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش براى پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایى هم در این زمینه داشته است.

- ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجى سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن براى ایجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى.

جنگ نرم

- اختلاف افکنى در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام هاى نظامى و سیاسى کشور مورد نظر در راستاى تجزیه سیاسى کشور.

- اشاعه بذر یأس و نومیدى درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بى تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالى آتى.

- کاهش روحیه و کارآیى رزمى ( در زمان جنگ نظامى).

- ایجاد اختلال در سامانه هاى کنترلى و ارتباطى کشور هدف.

- تبلیغات سیاه (با هدف براندازى و آشوب) به وسیله شایعه پراکنى، پخش تصاویر مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و ...

- تقویت نارضایتى هاى ملت به دلیل مسائل مذهبى، قومى، سیاسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى که در مواقع حساس این نارضایتى ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

- تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل هاى نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبرى نیز در دیدار اخیر اعضاى مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصیف کردند.

با توجه به تمام مطالبى که گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شیوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر کسى پوشیده نمى ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهاى کشور براى پاسداشت تمامیت ارضى نیز مقدمه اى لازم براى خنثى کردن جنگ روانى دشمنان است.

                                                     منبع:تبیان    

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

برگزاری مراسم هفته وحدت در اداره آموزش وپرورش ناحیه دو کرمانشاه

خبرنگارافتخاری حوزه دو | پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ق.ظ


مراسم هفته وحدت روز پنج شنبه مورخ 18 دی 93 در محل نمازخانه اداره آموزش وپرورش ناحیه دو کرمانشاه برگزار شد.
در این مراسم حجت الاسلام خسروی معاونت پرورشی ناحیه دو ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد باسعادت پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) و امام جعفرصادق(ع)  با اشاره به ویژگیهای اخلاقی این بزرگان، از مهمترین اهداف پیامبر(ص) را ترویج یکتا پرستی ، عدالت و انسانیت دانسته و تنها راه دست یابی به این مهم را وحدت و یکدلی دانست، وی نامگذاری هفته وحدت را امری بسیار نیک برشمرد و با یادآوری فرمایشات مقام معظم رهبری، اظهار داشت وحدت بین مسلمانان زمینه ساز نابودی مستکبران جهان خواهد بود.
در پایان این مراسم، پس از مولودی خوانی توسط یکی از همکاران فرهنگی، همکاران پذیرایی شدند.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

اعتیاد، یک بلای اجتماعی

خبرنگارافتخاری حوزه دو | پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ق.ظ

اعتیاد به مواد مخدر امروزه بصورت یک بلای اجتماعی است. بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین المللی نیست. شروع اعتیاد در سطح جهان بصورتی است که هر روزه به آن افزوده می شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامکعه اعم از تحصیلکرده ، ورزشکاران ، فقیر و ثروتمند نفوذ کرده است ولی قربانیان اصلی آن جوانان و افراد کم تجربه می باشند.

با توجه به اینکه طبق اعلام دفتر مبازه با جرم و جنایت و مقابله با عرضه مواد سازمان ملل UNODC شعار سال ۲۰۱۰ را تحت عنوان به سلامتی بیندیشید نه به مواد مخدر ، هدف اصلی برنامه ها را در این سال اطلاع رسانی عمومی ، به ویژه در خصوص عوارض اعتیاد بر جوانان و اثرات زیانبار این مواد بر سلامتی آنها قرار داده است. بر آن شدیم که به بهانه روز جهانی مبارزه با مواد مخدر به بررسی علل گرایش جوانان بسوی مصرف مواد مخدر و محرک بپردازیم .

● علل خانوادگی گرایش به اعتیاد

ارزش و اهمیت خانواده در حفظ سلامت روانی و اجتماعی بر هیچکس پوشیده نیست. خانواده سالم بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی و بالندگی اعضای خود فراهم می کند و در حفظ و ارتقاء سلامت جسمی و روانی تاثیر فراوان و غیرقابل انکاری دارد. خانواده ناسالم می تواند زمینه را برای ایجاد اختلال در ابعاد جسمی روانی و اجتماعی فراهم نموده و افراد را به سمت اعتیاد و بزهکاری سوق دهد. وجود عوامل زیر در خانواده می تواند زمینه را برای گرایش نوجوانان و جوانان به اعتیاد فراهم نماید.

۱) حضور فرد یا افراد معتاد در خانواده

۲) ایجاد جو نا امنی و نگرانی دائمی در خانواده (جر و بحث و نزاع دائمی و یا تهدید به طلاق)

۳) پرخاشگری کلامی و بدنی و اعمال خشونت (تحقیر، تمسخر، تهدید، توهین و آزارهای جسمی یا جنسی)

۴) عدم توجه به نیازهای روانی افراد خانواده به ویژه نوجوانان و عدم تحمل مخالفت از جانب آن ها

۵) عدم نظارت بر رفتارهای فرزندان و یا نظارت افراطی و توام با بدگمانی و تهمت زدن

بدیهی است هرگونه تلاش در جهت حذف عوامل و دستیابی به سلامت در روابط خانوادگی گاهی موثر در پیشگیری از اعتیاد محسوب می شود.

● علل اجتماعی گرایش به اعتیاد

علل اجتماعی تاثیر فراوانی در گرایش افراد به اعتیاد و یا دوری جستن از مواد روانگردان دادند. مهم ترین علل اجتماعی گرایش به اعتیاد عبارتند از

معاشرت با افراد معتاد:

*معاشرت با معتادان و زندگی در مناطق آلوده، موجب آشنایی افراد به ویژه نوجوانان و جوانان با مواد، چگونگی مصرف آن و لذت ناشی از آن می شود. بسیاری از افراد معتاد با ایجاد وسوسه در ذهن دیگران موجب گسترش اعتیاد می شوند. این پدیده به ویژه در بین نوجوانان و جوانان رواج بیشتری دارد. هنگامی که یک نوجوان سالم وارد یک گروه آلوده به اعتیاد می شود اعضای گروه با تشویق وی به مصرف مواد و تحقیر و تمسخر او در صورت عدم مصرف، زمینه را برای اعتیاد عضو جدید فراهم می کنند.

 *کمبود امکانات تفریحی و ورزشی

نوجوانان و جوانان به دلیل برخورداری از هیجان خواهی بالا و میل به تنوع و کسب تجارب تازه، بیش از سایر گروه های سنی به امکانات تفریحی و ورزشی و گذران اوقات فراغت نیاز دارند. کمبود امکانات مذکور می تواند زمینه را برای گرایش به مصرف مواد فراهم کند.

 *فقدان آموزش کافی و ضعف اطلاع رسانی

نهادهای آموزشی و رسانه های جمعی مسئولیت سنگینی در پیشگیری از گرایش به مصرف مواد از طریق افزایش آگاهی و مقابله با باورهای نادرست بر عهده دارند. عدم توجه به مسئولیت مذکور و فقدان آموزش های لازم یا نمایش دادن الگوهای نادرست رفتاری در گرایش به مواد تاثیر چشمگیری دارد.

● پیشگیری از اعتیاد

▪ پیشگیری از اعتیاد در دوران نوجوانی

دوران نوجوانی با مسائل و مشکلات متعددی همراه است که شناسایی دقیق آن ها گاهی موثر در پیشگیری از اعتیاد و بزهکاری محسوب می شود.

▪ بحران بلوغ

نوجوانی تقریباً همزمان با بلوغ جنسی است. بنابراین تغییرات جسمی و روانی ناشی از بلوغ جنسی را می توان یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر تفکر و رفتارهای نوجوانان در نظر گرفت.

تغییرات مذکور به حدی ناگهانی و غیر منتظره اند که ممکن است موجب نگرانی و آشفتگی نوجوان شده و زمینه را برای بروز رفتارهای انحرافی، بزهکارانه و حتی اعتیاد فراهم نمایند.

به منظور ایجاد آرامش در نوجوانان و پیشگیری از بروز رفتارهای فوق الذکر لازم است که والدین قبل از رسیدن نوجوان به بلوغ جنسی، در ارتباط با پدیده بلوغ و تغییرات جسمی و روانی ناشی از آن با فرزندان خود گفتگو نموده و زمینه را برای پذیرش این مرحله و گذر از آن فراهم نمایند. همچنین نظارت والدین بر اعمال و رفتار نوجوان و بویژه شناخت دوستان و همکلاسی های وی لازم و ضروری است.

▪ بحران هویت

بحران هویت مهم ترین عامل نگرانی و آشفتگی نوجوان در دوران نوجوانی و اوایل جوانی است. نوجوان با تمام وجود می خواهد بداند که کیست و که خواهد شد چه طریقی را باید در زندگی در پیش گیرد، و توانمندی ها و استعدادهای او در چه زمینه هایی است. نوجوان در پی یافتن پاسخ این سئوالات با گروه های مختلفی همانندسازی می کند و به جستجو در عالم بیرون و درون خویش می پردازد.

در واقع هویت یابی و شناخت خود فرایندی مادام العمر است اما نقطه اوج این فرایند و بیشترین فشارها و بحران های ناشی از آن در دوران نوجوانی تجربه می شود.

پرهیز از ارائه هویت تحمیلی و اجباری از سوی والدین یا اطرافیان و استفاده از خدمات مشاوره ای توسط افراد کاردان و خبره می تواند در کاهش تاثیرات ناخوشایند ناشی از بحران هویت موثر باشد و نوجوان را به سوی شناخت توانمندی ها و ویژگی های خود و پایبندی به هویتی مستقل و قابل انعطاف سوق دهد.

● گرایش به استقلال از والدین و پیوستن به گروه همسالان

یکی از ویژگی های دوران نوجوانی، گرایش به استقلال از والدین در ابعاد گوناگون است. نوجوان در عرصه فکر و عمل به دنبال عقاید و شیوه های جدید و اجتناب از اطاعت محض و تقلید کودکانه از والدین است.

این گرایش به استقلال و عدم تقلید از والدین در زمینه های گوناگون با شدت و ضعف همراه است.

نتایج پژوهش های مختلف نشان دهنده این نکته است که نوجوانان در زمینه انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل تا حدود زیادی تحت تاثیر والدین قرار دارند اما در زمینه نوع پوشش، زبان محاوره ای، سرگرمی ها و انتخاب سبک موسیقی بیشتر از همسالان خود تبعیت می کنند.

از آنجایی که استقلال خواهی در دوران نوجوانی امری طبیعی و حتی لازم و ضروری است، بسیاری از اختلافات بین نوجوان و والدین را باید پدیده ای عادی تلقی نمود و در بسیاری موارد نیازی به مراجعه به متخصصین بهداشت روانی ( روانشناس و روانپزشک) وجود ندارد. اما اگر اختلافات مذکور منجر به رفتارهای پرخاشگرانه مکرر بویژه پرخاشگری بدنی و یا رفتارهای خود تخریبی (مانند مصرف مواد، فرار از منزل، ترک تحصیل و یا ارتکاب جرم) شود، مراجعه به متخصصین مذکور قویاً توصیه می گردد.

اگر والدین و مربیان و معلمان، نقطه نظرات خود را همراه با استدلال های منطقی با نوجوان در میان بگذارند و درباره انتظارات و خواسته های خود توضیحات قانع کننده ای ارائه کنند و در عین حال روابطی صمیمانه و حمایت کننده داشته باشند، نوجوانان نیز استقلال مورد نیاز خود را با سهولت بیشتر و مشکلات کمتری بدست خواهند آورد. هرگونه سخت گیری و یا سهل گیری بیش از حد، بی توجهی به نوجوانان و یا رفتارهای پرخاشگرانه می تواند نتایج مصیبت باری همچون گرایش به اعتیاد، رفتارهای غیر اخلاقی و بزهکاری به همراه داشته باشد.

به نظر می رسد که معاشرت با همسالان در دوران نوجوانی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. معاشرت با همسالان می تواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد که به برخی از آن ها اشاره می شود.

● پیشگیری از اعتیاد در دوران جوانی

جوانی دوره ای از زندگی است که از شروع دهه سوم زندگی تا پایان دهه چهارم ( ۲۰ تا ۴۰ سالگی) را در بر می گیرد. در این دوران رویدادهای مهمی همچون استقلال از والدین، اشتغال، ازدواج و پدر یا مادر شدن و تحکیم هویت شخصی به وقوع می پیوندد. هر یک از رویدادهای مذکور، فشار روانی قابل ملاحظه ای ایجاد می کنند و ممکن است زمینه را برای گرایش به مصرف مواد فراهم کنند.

الف) بیکاری، اشتغال و اعتیاد

پدیده بیکاری و نداشتن شغل و درآمد یکی از مهم ترین علل و عوامل ایجاد فشار روانی در دوران جوانی و بزرگسالی است. بیکاری موجب بروز احساس عدم کفایت و کارآیی در فرد می شود و مشکلات مالی و خانوادگی ناشی از آن، زمینه را برای ایجاد افسردگی، اضطراب و گرایش به مصرف مشروبات الکلی و مواد روانگردان فراهم می کند.

افزایش کیفی و کمی مهارت های حرفه ای و بهبود ارتباطات اجتماعی همراه با مثبت اندیشی و استفاده از تفکر خلاق شانس دستیابی به شغل و حرفه مناسب را افزایش داده و از بروز پدیده بیکاری تا حدود زیادی پیشگیری می کند. همچنین اتخاذ سیاست های مبتنی بر ایجاد اشتغال مولد و کارآفرینی توسط نهادهای دولتی و ملی در کاهش نرخ بیکاری تاثیر چشمگیری دارد.

کیفیت و کمیت اشتغال و ویژگی های محیط شغلی ممکن است در گرایش به مصرف مواد موثر باشد. به عنوان مثال پرداختن به مشاغلی که با فعالیت بدنی فراوان و خستگی شدید همراه هستند مانند نقاشی ساختمان، نجاری، تراشکاری و جوشکاری، کار در شیفت شب ممکن است زمینه را برای گرایش به مصرف مواد فراهم نماید. افراد شاغل در این حرفه ها در صورتیکه اطلاعات درست و کاملی در زمینه عوارض مصرف مواد نداشته باشند ممکن است با هدف رفع خستگی و کاهش فشارهای شغلی اقدام به مصرف مواد نمایند. بدیهی است که مصرف مواد در دراز مدت موجب افت عملکرد شغلی و کاهش علاقه و انگیزه برای انجام کار شده و حتی ممکن است موجب از دست دادن شغل و بیکاری شود.

همچنین کار کردن در محیطهای آلوده ( مانند مکان هایی که افراد معتاد در آن مشغول به کارند) و یا اشتغالی که امکان دسترسی به مواد را به راحتی فراهم کند (کار در داروخانه ها و بیمارستآن ها) اگر با آگاهی کافی و احتیاط های لازم همراه نباشد زمینه را برای گرایش به مصرف مواد فراهم می کند.

توجه به موارد زیر موجب کاهش خطر گرایش به مصرف مواد در محیط کار خواهد شد.

۱) رعایت تعادل بین کار، استراحت، تفریح و پرهیز از پرکاری.

۲) عدم معاشرت با افراد معتاد یا مشکوک به اعتیاد در محیط کار.

۳) افزایش سطح آگاهی در زمینه عوارض مصرف مواد در دراز مدت و تاثیر آن بر عملکرد شغلی.

● ازدواج و تشکیل خانواده

ازدواج یکی از مهم ترین فصول کتاب زندگی است. ازدواج می تواند رضایت آورترین و یا مایوس کننده ترین تجربه زندگی هر فرد باشد. این پدیده بر سلامت جسمی و روانی، نشاط و کارآیی فرد تاثیر چشمگیری بر جای می گذارد.

هرگونه عجله و شتابزدگی در ازدواج و فقدان تحقیق و مشورت کافی می تواند نتایج مصیبت باری به همراه داشته باشد. رعایت موارد زیر احتمال موفقیت در انتخاب همسر و رضایتمندی از زندگی زناشویی را افزایش می دهد.

۱) رعایت تناسب بین زوجین

رعایت تناسب در زمینه هایی چون آداب و رسوم و فرهنگ خانواده، میزان پایبندی به دستورات دینی و اخلاقی، تحصیلات، سن و سطح درآمد، احتمال موفقیت در ازدواج را افزایش می دهد. افرادی که در زمینه موارد یاد شده تناسب و شباهت بیشتری با یکدیگر دارند، در زندگی مشترک اختلافات کمتری خواهند داشت.

۲) دستیابی به استقلال مالی و عاطفی

ازدواج با فردی وابسته به دیگران، و کم اعتماد بنفس می تواند تجربه ای ناگوار و توام با ناکامی باشد. طرفین در هنگام ازدواج باید توان تصمیم گیری مستقل و اداره زندگی بدون کمک والدین را داشته باشند.

۳) واقع بینی در زمینه ماهیت ازدواج

انتظار اطاعت کامل، توقع تفاهم دائمی و عدم بروز اختلاف در زندگی زناشویی نمونه هایی از توقعات غیرواقع بینانه در ازدواج هستند. دستیابی به ازدواج موفق نتیجه مطالعه، تلاش و صبر و شکیبایی است و فعالیتی دائمی را طلب می کند. شناخت واقع بینانه افراد از یکدیگر و از پدیده ازدواج راه را برای دستیابی به موفقیت و رضایت خاطر هموار می کند.

۴) یادگیری مهارت های ابراز وجود، مهار هیجانات منفی و حل اختلاف

ابراز وجود یعنی توان بیان خواسته ها، افکار و هیجانات به طور مستقیم، صادقانه و مناسب. ابراز وجود مهارتی آموختنی است اما بسیاری از افراد به جای آن به پرخاشگری و یا رفتارهای منفعلانه روی می آورند. تقویت مهارت ابراز وجود در پیشگیری از اختلافات زناشویی و افزایش رضایتمندی از ازدواج نقش مهمی دارد. هیجانات منفی از قبیل خشم، اضطراب، یاس و غیره اگر به شیوه ای نامناسب ابراز گشته و آرامش محیط خانه را در معرض تهدید قرار دهند بایستی ریشه یابی و مهار شوند.     

                                                                            منبع:تبیان

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

پیشگیری از اعتیاد مقدم بر درمان آن

خبرنگارافتخاری حوزه دو | چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۱۲ ق.ظ

مبارزه با اعتیاد وظیفه هر عضوی از اعضای جامعه محسوب می شود .اعتیاد خانمانسوز است و بلایی است که باید ریشه کن شود.در این خصوص همه اعضای جامعه و همه نهادها باید دست به دست یکدیگر بدهند .اعتیاد بلایی خانمانسوز است که هر ساله انسانهای زیادی را در جهان به کام مرگ می کشاند و زندگی های زیادی را نابودمی کند.بسیاری از طلاقها به دلیل اعتیاد رخ می دهد و فرد معتاد نه تنها زندگی خود،بلکه زندگی خانواده خود را نیز نابود می کند.اعتیاد ضرری است که به صورت همزمان جسم و روح انسان را هدف قرار داده و انسان را در نقطه ای تاریک و ثابت متوقف می کند.

در این خصوص لازم است آموزشهای لازم به نوجوانان و جوانان داده شود تا آنها در دام اعتیاد نیفتند.همچنین در این خصوص باید مراکز مشاوره و صدا و سیما نقش فعال تری بر عهده بگیرند.ارائه آموزش های پیشگیری از اعتیاد در صورت وجود نیروهای متخصص موجب کنجکاوی و گرایش نوجوانان به اعتیاد نمی شود. باید برای آموزش دانش آموزان و نوجوانان نیروهای متخصصی را در این زمینه تربیت کرد تا براساس اصول آموزش ها را به آنان بدهند

.بر این اساس اگر افراد آموزش دیده برای ارائه این آموزش ها تربیت شوند،هیچ گاه نوجوانان در حین دریافت آموزش های پیشگیری از اعتیاد کنجکاو نشده و به سمت مواد مخدر گرایش پیدا نمی کنند.مسلم است که افرادی که ادعا می کنند این آموزش ها در مدارس می تواند منجر به افزایش گرایش نوجوانان به مواد مخدر شود تخصصی در زمینه ارائه این آموزش ها ندارند.

اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک نابسامانی اجتماعی پدیده ای است که بدان« بلای قرن » نام نهاده اند زیرا ویرانگری های حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزشها وهنجار های فرهنگی واخلاقی می گردد وسلامت جامعه را به خطر می اندازد.اشاعه مواد مخدر واعتیاد یکی از کارسازترین وقدیمی ترین شیوه های استعمارگران ودشمنان بشریت است که به منظور باز داشتن جوامع انسانی از رشد وتعالی وآزادی آنها از زیر یوغ مستکبران جهان وهمچنین غارت هر چه بیشتر وکسب منافع افزون تر به کار برده شده است وروز به روز گسترش بیشتری می یابد.

 از آنجایی که نوجوانان وجوانان به عنوان گروههای در معرض خطر در برابر پدیده شوم اعتیاد بیش از سایر گروهها آسیب پذیرند وکشور ما از آمار بالای جمعیت جوان برخوردار است، توجه جدی متولیان امور و والدین نسبت به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد ضروری می باشد چرا که نوجوان وجوان در خانواده حضور دارد وارتباط آنها با اعضای خانواده مستمر است ونقش آنها به عنوان الگو وراهنما نیز غیر قابل انکار می باشد.

 فرض مسلم است که خانواده ها در تربیت و هدایت جوانان نقش اساسی دارند و در این میان اگر بین خانواده ها و جوانان فاصله و یا مشکلی وجود داشته باشد آن گاه امکان انحراف افزایش می یابد.تحقیقات متعدد بیانگر آن است که نوع رابطه والدین با فرزندانشان در جلوگیری از کشیده شدن به ورطه سیاه اعتیاد بسیار جدی است. یعنی در خانواده هایی که کانونی گرم وجود داشته است کمتر انحرافات اخلاقی و گرایش به اعتیاد دیده شده است و در عوض در خانواده هایی که نتوانسته اند با فرزندان خود رابطه عاطفی منطقی و سالمی بر قرار کنند آمار اعتیاد و سایر آسیب ها به مراتب بیشتر است.

اگر به شعار «پیشگیری مقدم بر درمان » است اعتقاد داریم باید همچون کشورهای توسعه یافته به پیشگیری از اعتیاد به اندازه درمان اعتیاد و حتی بیشتر اهمیت بدهیم و ارزش قائل باشیم. این مسئله بار دیگر بر اهمیت پیشگیری نسبت به درمان تاکید می کند که درخصوص اعتیاد نمودی بارز دارد.اگر پیشگیری صورت نگیرد درمان سخت تر خواهد شد.به عبارت بهتر اگر در مرحله پیشگیری نهادها و دستگاههای ذیربط مقتدرانه و حرفه ای عمل کنند دیگر شاهد افزایش جمعیت معتادان در کشور نخواهیم بود.

با توجه به اینکه مواد مخدر صنعتی بیشتر قابل دسترس هستند و متاسفانه تولید کنندگان آن با سرعت بالایی آنها را در کشورهای مختلف تکثیر می کنند باید در این خصوص بسیار هوشیارانه و آگاهانه عمل کرد.در این میان لازم است نکته ای دیگر را نیز مدنظر قرار دهیم. متاسفانه نقش حساس و بسیار تاثیرگذار رسانه های گروهی در پیشگیری از سوء مصرف مواد در کشور ما بسیار مغفول مانده است.تولید فیلمهای تاثیرگذار سینمایی و تلویزیونی در خصوص اعتیاد و تشریح عواقب و تبعات اعتیاد می تواند نقش بسزایی در این خصوص داشته باشد.

همچنین روزنامه ها نیز باید مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر را به عنوان یک دغدغه برای خود تعریف کنند.حجم مطالبی که مطبوعات درباره مواد مخدر چاپ و منتشر کرده اند بیش از مطالب مرتبط با مواد محرک و اعتیاد آورهای جدید صنعتی است حال آنکه مردم نیازمند اطلاعات بیشتری در مورد مواد جدید هستند.متاسفانه 90 درصد کسانی که آلوده به این مواد مخدرمی شوند را مردان تشکیل می دهند که به طور عمده از گروه سنی 20 تا 29 سال هستند و این نشان می دهد سوداگران، گروه جوانان که تولید و پویایی کشور به دست آنان است را مورد هدف قرار داده اند.

 این خود زنگ خطری است که صدای آن باید در همه جا شنیده شود.وجود مواد مخدر صنعتی و تولیدآن توسط سوداگران مرگ نیز در تشدید این روند بی تاثیر نبوده و نیست . سرعت تولید بالا، توزیع راحت و تولید انبوه به همراه سود آوری زیاد از دلایل روی آوری به سمت تولید مواد مخدر صنعتی است. این مواد کاربرد تخدیری بیشتری دارد و نکته مهم این است که در این زمینه تبلیغاتی انجام شده که این مواد اعتیادآور نیستند در صورتی که آثار تخریبی آن بر مغز و جسم استعمال کنندگان نشان می دهد چندین برابر مواد مخدر سنتی آثار تخریبی دارد.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

7ماده غذایی موثردرکاهش سردرد

خبرنگارافتخاری حوزه دو | سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۵۳ ق.ظ
7 ماده غذایی موثر در کاهش سردرد
  درد ناشی از یک سردرد واقعا بد می‌تواند باعث متوقف کردن فعالیت‌های روزانه شما شود. خوشبختانه برخی غذا‌ها دارای اثری تسکین‌دهنده هستند که می‌توانید آنها را به رژیم غذایی خود اضافه کنید.


شیر کم‌چرب:   کم‌آبی یکی از بزرگ‌ترین عوامل شروع سردرد است. بنابراین پرهیز از مصرف الکل و غذاهای دارای میزان سدیم بالا کلیدی جهت حفظ آب بدن و جلوگیری از سردرد است. شیر نه تنها یک مایع جبران کننده آب بدن است، بلکه سرشار از مواد‌معدنی حیاتی نظیر پتاسیم و کلسیم است که اثرات سدیم بالای موجود در رژیم‌غذایی را جبران می‌کند. علاوه بر این تحقیقات نشان می‌دهد مصرف کم لبنیات با بروز بیشتر سر درد‌های میگرنی در هفته همراه است. همچنین رعایت توصیه به مصرف 3 وعده لبنیات در روز موجب بهبود فشار‌خون و کاهش خطر ابتلا به دیابت و چاقی می‌شود.

ماهی چرب: غذاهای سرشار از ویتامین‌های گروه B نظیر ویتامین B6 و B12 و اسید فولیک ممکن در کاهش میزان سردرد‌ها کمک کنند به این دلیل افزودن ماهی آزاد (سالمون) و تن به رژیم غذایی برای غلبه بر سردرد عالی است. یک وعده 85گرمی ماهی آزاد به تنهایی واجد بیش از 5/2 برابر میزان توصیه شده ویتامین B12 برای مصرف روزانه است به این معنی که افزودن مقدار کمی ماهی سالمون دودی به وعده غذایی شما می‌تواند احساس بهتری در معده و سر شما ایجاد کند. ماهی چرب همچنین سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 با خاصیت ضد التهابی است. به این معنی که اضافه کردن آن به رژیم‌غذایی شما دارای اهمیتی مضاعف برای کمک به تسکین سردردها است.

طالبی: چون میوه‌ها غنی از آب و پتاسیم هستند، موجب متعادل شدن سردرد‌های ناشی از میزان بالای سدیم و از دست دادن آب بدن می‌شوند. طالبی همچنین به‌طور متوسط حاوی85میلی‌گرم منیزیوم یا حدود 66درصد میزان روزانه توصیه شده منیزیوم در رژیم غذایی شما است. همچنین برخی مطالعات نشان داده است که این میوه می‌تواند سطح انسولین را در بیماران غیر‌دیابتی پایدار کند و از آنجایی که میزان پایین قند‌خون یک عامل محرک عمده سردرد است، منیزیوم بیشتر دریافت ‌شده از طالبی می‌تواند به تنظیم قند‌خون شما کمک کند و هرگونه سردرد احتمالی را تسکین دهد.

لوبیا سفید: یک فنجان لوبیا حدود 25 درصد نیاز روزانه شما به منیزیوم را برطرف می‌کند و منیزیوم به علت نقش آن در انقباض ماهیچه‌ها خصوصا ماهیچه‌های رگ‌های خونی که مسبب سردرد هستند، به عنوان یک کمک کننده به تسکین سردرد عمل می‌کند. سایر مواد غذایی غنی از منیزیوم شامل موز، بادام، آووکادو، اسفناج و زردآلو هستند.

سیب زمینی: همانند طالبی، سیب‌زمینی نیز سرشار از پتاسیم است که در موارد مواجهه با کم‌آبی بدن به تسکین سردرد شما کمک می‌کند. یک سیب زمینی واجد 25 درصد نیاز روزانه توصیه شده پتاسیم برای شما است و به علاوه این غنی از ویتامین‌های A، C و B6 است. (اگر نشاسته را از رژیم غذایی خود کنار گذاشته‌اید، یک موز را که دارای422میلی‌گرم پتاسیم و غنی از ویتامین B6 است امتحان کنید).

گیلاس: خوردن هر نوع میوه‌ای چون آب بیشتری به بدن می‌رساند، می‌تواند به رفع سردرد کمک کند. با این وجود گیلاس‌ واجد ترکیباتی است که در خون به نیتریک اکساید تبدیل شود و این ماده شیمیایی می‌تواند در برابر سردرد اثر حفاظتی داشته باشد. انتخاب دیگر چغندر یا عصاره آن است.

آب: درست است که آب غذا شمرده نمی‌شود، اما حفظ آب بدن یکی از مهم‌ترین کارهایی است که می‌توانید برای جلوگیری از سردرد و تسکین آن انجام دهید. حذف وعده‌های غذایی نیز می‌تواند مشکلات زیادی برای شما به همراه داشته باشد. به‌خصوص اگر به افت قند‌خون حساس هستید، نباید بین وعده‌های غذایی‌تان بیش از سه تا چهار ساعت فاصله بیفتد.         منبع:سلامت نیوز
  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

 محققان خندیدن را به طوفان مغزی تشبیه می‌کنند و اعتقادشان بر ‏اینست که خنده همانند یک شوک عصبی برای دستگاه اعصاب و روان بسیار مفید بوده و منجر به افزایش گردش ‏خون به خصوص در اندام‌های گوارشی و غدد لنفاوی می‌شود.

 اغلب افراد گمان می‌کنند برای خندیدن به شنیدن لطیفه یا دلیل خاصی نیاز دارند اما این در حالی ‏است که اگر رویکردی علمی به خنده داشته باشیم هیچ دلیل خاصی برای خندیدن نیاز نیست.

 مغز تفاوت میان خنده مصنوعی و طبیعی را تشخیص نمی‌دهد

  مغز تفاوت میان خنده مصنوعی و طبیعی را تشخیص نمی‌دهد و تمام اتفاقاتی که در زمان خندیدن ‏طبیعی رخ می‌دهد در خندیدن‌های مصنوعی نیز صورت می‌گیرد و تنها کافی است به یک نیش خند بسنده نکنیم.

هندی‌پور از خنده به عنوان زبانی جهانی یاد کرد و گفت: در تمام دنیا افراد از طریق خنده با یکدیگر ارتباط برقرار ‏می‌کنند.

 در هیچ‌گونه از حیوانات مانند مدل خنده انسان‌ها مشاهده نشده است

  در هیچ‌گونه از حیوانات مانند مدل خنده انسان‌ها مشاهده نشده است. برخی افراد به اشتباه تصور ‏می‌کنند شامپانزه‌ها نیز از قدرت خندیدن بهره‌مند هستند اما این‌گونه نیست، به طوری که شامپانزه گاهی دهانش ‏را باز کرده و صداهایی را از خودش بروز می‌دهد که به هیچ وقت خندیدن به شمار نمی‌رود. خندیدن هدیه خدا به ‏انسان‌ها است.

  خندیدن سیستم دفاعی بدن را تقویت کرده و افراد را در مقابل بسیاری ‏از بیماری‌ها ایمن می‌کند، به عبارت دیگر از دیدگاه علمی، خنده باعث ترشح بیشتر اندروفین یا‌‌ همان مسکن طبیعی ‏بدن می‌شود.

 خندیدن موجب ترشح اندروفین و انکفالین در بدن می‌شود که این دو هورمون به عنوان ‏هورمون‌های سرخوش کننده نامیده می‌شوند زیرا با آزاد شدن آن‌ها در بدن نوعی حالت سرخوشی به انسان دست ‏می‌دهد. همچنین موقعی که فرد به طور عمیق می‌خندد باعث می‌شود بدن قند بیشتری بسوزاند و بر روی چربی‌های ‏مضربدن نیز تاثیر می‌گذارد.

  بسیاری از خلقیات انسان با هورمون‌ها در ارتباط است به طوری که با افزایش ‏‏"اندروفین" در بدن قسمت‌های حسی فعال‌تر شده و حس مهربانی و عطوفت و همچنین احساس گذشت در افراد ‏افزایش می‌یابد.

  خندیدن بر روی بیماری‌هایی از جمله قلب و عروق، بیماری‌های تنفسی، زخم معده و روده، بیماری‌های ‏گوارشی، آلرژی، سرطان، بیماری‌های پوستی و روحی- روانی تاثیر مستقیم دارد. همچنین خندیدن از بروز حملات ‏قلبی نیز جلوگیری می‌کند.‏

  بسیاری از افراد از خنده به عنوان نوعی روش درمانی یاد می‌کنند و اگر هم نتوان آن را نوعی درمان ‏به شمار آورد قطعاً در پیشگیری از بسیاری از بیماری‌ها نقش موثری دارد.

 با افزایش سن میزان خندیدن افراد کاهش می‌یابد

 کودکان در سنین پایین به راحتی و با یک اتفاق کوچک شروع به خندیدن می‌کنند به طوری که تخمین زده ‏شده؛ کودکان در طول شبانه روز ۳۰۰ تا ۴۰۰ بار می‌خندند اما زمانی که افراد به سن بزرگسالی می‌رسند از میزان ‏خندیدن آن‌ها کاسته شده و به حدود ۱۵ تا ۱۸ بار در شبانه روز کاهش می‌یابد.

موقع خندیدن ۴۰۰ عضله بدن از جمله عضله پیشانی، عضله‌های چشمی، عضلات چین دهنده ‏ابرو، لب، شکم و شانه به جنبش در می‌آیند، همچنین در هنگام خندیدن غدد اشکی و دهان، حلق و ریه نیز فعال ‏می‌شوند.

  طبق تحقیات انجام شده توسط روان‌شناسان آمریکا؛ یک دقیقه خنده معادل چهل بار ‏تنفس عمیق است. تنفس عمیق اکسیژن بیشتری به مغز و ریه‌ها هدایت کرده و هوای کهنه را از ریه‌ها خارج ‏می‌سازد‎.

                                                                                                     منبع:پایگاه جامع آموزش وزرات بهداشت،درمان وآموزش پزشکی

                                                                                                   



  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

عوارض مصرف طولانی مدت داروهای آرام بخش

خبرنگارافتخاری حوزه دو | دوشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۹ ق.ظ

مصرف در دوز بالا و طولانی‌‎مدت داروهای آرامبخش، منجر به ایجاد عوارض گوناگون جسمی در فرد می‎شود.


اگرچه بیشتر مواقع داروها دارای خواص معجزه‎آسای درمانی بسیاری هستند، اما اگر بیشتر از مقدار یا خارج از مدت توصیه ‎شده مصرف شوند، می‎توانند برای بدن اثری همچون سم داشته باشند. برای مثال شاید حدود ٢ کیلو سم بوتولیسم برای از بین بردن کل جمعیت جهان کافی باشد، اما تحقیقات نشان داده این سم دارای خواص درمانی بسیاری است و امروزه برای رفع بسیاری از بیماری‎ها و مشکلات بدنی مورد استفاده قرار می‎گیرد.
گاهی مشاهده می‎شود، بسیاری از افراد بی‎تجربه و ناآگاه که دارای اطلاعات اندکی در حوزه داروها و نحوه مصرف هستند، توصیه‎های درمانی برای مصرف برخی از داروها به بیماران ارایه می‌دهند که ممکن است منجر به ایجاد عوارض و مشکلاتی در فرد شود.
داروها از لحاظ مقدار و طول مدت درمان با هم تفاوت دارند و بسته به نوع بیماری، دوره درمان و مقدار مصرف هم تفاوت دارد. این داروها دو نوع عوارض در فرد بیمار ایجاد می‎کنند، عوارض آنی (همان عوارض ابتدایی مصرف دارو) و عوارض طولانی‎مدت (مصرف در دوز بالا و مدت‎زمان طولانی) که باید پزشک با عوض‎ کردن یا قطع دارو، جلوی این عوارض را بگیرد. مصرف داروهای آرامبخش به گونه‎ای است که از مقدار کم شروع و در فاصله یک هفته تا ١٠ روز و براساس نظر پزشک، مقدار مصرف بیشتر می‎شود تا بدن و سیستم اعصاب به‌تدریج و آرام خود را با دارو وفق دهند. در شروع درمان ممکن است بدن واکنش‎هایی نشان داده و دچار ناسازگاری با دارو شود، اما بعد از طی این مدت، اثرات مثبت دارو خود را نشان می‎دهد.
یک پزشک باید میزان حداکثر و حداقل دوز دارو را بداند و به‌تدریج بدن بیمار را با دارو وفق دهد. مصرف در دوز بالا و طولانی‎ مدت، ممکن است باعث ایجاد عوارض ناخواسته‎ای در فرد شده و وی را دچار عوارض گوناگون جسمی کند.
داروهای اعصاب معمولا اعتیادآور نیستند بلکه مصرف طولانی‎ مدت آنها وابستگی و عادت به دارو را در فرد بیمار ایجاد می‎کند. پزشک باید مراقب مقدار مصرف داروی بیمار خود باشد، وی را از عوارض مصرف طولانی‎ مدت آن آگاه سازد، مراقب باشد از مصرف بیش از اندازه آنها پرهیز کند و نهایتا اگر بیمار اصرار به ادامه دارو داشت، آن را با داروی مشابه و کم‎خطرتری جایگزین کند.

                                                                                                         منبع:سلامت نیوز

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

برای تقویت حافظه چی بخوریم؟

خبرنگارافتخاری حوزه دو | دوشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۴ ق.ظ
تغذیه مناسب نقش مهمی در بهبود عملکرد فیزیکی بدن دارد اما آیا می دانستید مصرف برخی غذاها عملکرد مغز را بهبود می دهد؟اگر حافظه تان ضعیف شده یا این که قدرت تمرکز بالایی ندارید، وقت آن رسیده است که در برنامه غذایی تان تجدیدنظر کنید.

کربوهیدرات های پیچیده

 این نوع کربوهیدرات ها باعث رها شدن آرام گلوکز در مغز می شود. این تنها قندی است که مغز قادر به جذب کردن آن است. گلوکز برای سوخت رسانی به سلول های مغز لازم است. عملکرد سلول های مغز در زمینه تمرکز و یادگیری است. منابع خوب این نوع کربوهیدرات ها؛ جودوسر، برنج سبوس دار، میوه و انواع سبزی است.

آنتی اکسیدان ها

محققان معتقدند، مصرف غذاهای سرشار از آنتی اکسیدان که با آسیب های رادیکال های آزاد مقابله می کند، می تواند روند پیری مغز را به تأخیر بیندازد. رادیکال های آزاد در بروز بیماری های متعدد از جمله سرطان و اختلال حافظه نقش دارد. محققان معتقدند، آنتی اکسیدان های موجود در میوه ها و سبزی ها با رنگ های شاد مانند هویج و آواکادو، می تواند مغز را از آسیب محافظت کند. موادغذایی دیگر سرشار از آنتی اکسیدان شامل گردو، آلو، لوبیاقرمز، سیب سبز و ... است.

زرده تخم مرغ

تخم مرغ نه تنها منبع عالی پروتئین است بلکه زرده آن حاوی مواد مغذی تقویت کننده حافظه به نام کولین است. کولین، بخش کلیدی دو مولکول در مغز به نام فسفاتیدیل کولین (Phosphatidylcholine) و اسفینگومیلین (Sphingomyelin) است. این دو مولکول بالاترین درصد توده کلی مغز را تشکیل می دهد. در نتیجه کولین برای عملکرد مغز بسیار مهم است. هفته ای ۳ تا ۴بار، حداقل ۲عدد تخم مرغ مصرف کنید.

قهوه

قهوه مغز را تقویت می کند. نتایج تحقیقات نشان می دهد، قهوه با تأثیرگذاری در قسمت جلوی مغز که مسئول حافظه کوتاه مدت است، حافظه و زمان واکنش مغز را ارتقا می دهد. مصرف قهوه خطر بیماری آلزایمر را نیز کاهش می دهد.

مریم گلی

این گیاه، تقویت کننده حافظه است. نتایج بررسی های اخیر نشان می دهد، مصرف روغن مریم گلی عملکرد مغز را بهبود می دهد. مصرف دمنوش این گیاه، به عنوان ارزان ترین و آسان ترین راه تقویت حافظه، توصیه می شود.

آب

۷۵درصد مغز را آب تشکیل می دهد، بنابراین تأمین آب موردنیاز بدن برای عملکرد بهتر مغز لازم است. محققان معتقدند که یکی از علت های از دست دادن حافظه در هر سنی کمبود آب بدن است. با نوشیدن آب به طور چشمگیری می توان عملکرد مغز را بهبود بخشید.

ماهی چرب

ماهی حاوی میزان بالای اسیدهای چرب (EDA) و (DHA) است که ضدالتهاب است و از لخته شدن خون جلوگیری می کند. DHA به میزان بالا در مغز وجود دارد که برای بهبود توانایی یادگیری و رشد ذهنی، ماده مغذی حیاتی به حساب می آید. ماهی های حاوی بالاترین میزان اسیدهای چرب شامل تن، سالمون، ساردین و ... است.

جلبک قهوه ای (کلپ)

این جلبک دریایی سرشار از منیزیم، کلسیم و ید است. ید برای رشد طبیعی مغز لازم است. از آن جا که بدن به طور طبیعی ید تولید نمی کند، لازم است که آن را از طریق موادغذایی به دست آورد. منابع دیگر ید شامل غذاهای دریایی، لبنیات، نمک یددار و گیاهانی است که در خاک غنی از ید کشت می شود. کمبود شدید ید با اختلال ذهنی، مشکل رشد و یادگیری در کودکان ارتباط دارد.

کاکائو

کاکائو سرشار از آنتی اکسیدان و اپی کاتکین است. محققان دریافته اند ورزش و برنامه غذایی سرشار از اپی کاتکین حافظه را تقویت می کند. از این رو با مصرف کاکائو می توان ذهن را هوشیار نگه داشت.

گردو

جالب است که پوست گردو شباهت زیادی به مغز دارد. گویا طبیعت می خواهد بگوید برای حفظ سلامت مغز و تغذیه آن، گردو بخورید.

گردو سرشار از اسیدهای چرب طبیعی است که برای عملکرد سیستم عصب و مغز حیاتی است. مغز یک عضو چرب است و به میزان کافی از این اسیدهای چرب نیاز دارد.
                                     منبع:سلامت نیوز
  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

فواید مطالعه و کتابخوانی در کودکان و نوجوانان

خبرنگارافتخاری حوزه دو | يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۴۱ ب.ظ

حضرت علی علیه السلام میفرماید:“هرآن کس که با کتاب آرامش یابد،راحتی وآسایش از او سلب نمی گردد.”
چرا کودکان و نوجوانان باید مطالعه کنند؟ حضرت علی علیه السلام میفرماید:“هرآن کس که با کتاب آرامش یابد،راحتی وآسایش از او سلب نمی گردد.”
انسان موجودی کمال گراست وبا سکون وسکوت سازگاری ندارد. او همیشه به دنبال راهی است که یک قدم پیش گذارد و گرهای از مشکلات خود بگشاید. بنابراین او برای پیشرفت در عرصه های زندگی،احتیاج به شناخت نسبتا کاملی از خود و جامعه دارد وباید با گذشته وآینده ارتباط برقرار کند.
آیین مقدس اسلام ،فراگیری علم ودانش را عاملی برای رشد،پویایی و تعالی جامعه برشمرده است.از پیامبر عظیم الشان اسلام نیز روایت شده است: “هرکس در جستجوی دنیاست،باید دانش فرا گیرد و هرکس به آخرت دل بسته است،باید از علم بهره گیردو هرکس دنیا وآخرت هردو را میخواهد، باز هم گریزی از دانش آموزی ندارد.”ودر جای دیگر میفرماید:“اگر روزی بر من بگذرد که در آن روز به علم ودانش من افزوده نشود،آنروز ، روز مبارکی نیست.”
با کتابخوب است که انسان شناخته می شود،رشد می کندوبرای حرکت آماده می شود.
عادت به مطالعه و تاثیر آن در کودکی ونوجوانی پایدار است.
بسیاری از دانشمندان وروانشناسان معتقدند که اساس وزیربنای شخصیت انسان در سالهای اول زندگی پایه گذاری می شود و آموخته های این دوران،تاثیر عمیقی بر آینده ی زندگی فرد دارد.بنابراین اگر مطالب خواندنی مفید و سازنده در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گیردو آنها از همان سنین کودکی به مطالعه عادت کنند،راه و رسم زندگی را خواهند آموخت و تحت تاثیر داستانها و کتابهای آموزنده،به رشد و تعالی خواهند رسید ودر آینده نیز برای حل مشکلات خود از کتاب کمک خواهند گرفت.حضرت علی(ع) می فرمایند:“بهترین چیزی که نوجوانان باید یاد بگیرند سلسله کارهایی است که به هنگام بزرگسالی به آن نیازمند خواهند بود.”
آدمی برای داشتن یک زندگی سعادتمند،نیازمند بینش وآگاهی است و آموخته های دوران کودکی و نوجوانی،مقدمه ای برای زندگی فرد است.کودکان راه زندگی سعادتمندانه فردا را امروز باید بیاموزند و در این مسیر،کتابخوانی، چون چراغی فراراه آنهاست.
مطالعه ،راهی برای تقویت روحیه دینی کودکان و نوجوانان است.
گاهی والدین به دلیل ناآگاهی و درک نادرستی که از مسائل دینی و مذهبی دارند،نمی توانند راهنمای خوبی برای کودکان و نوجوانان باشند.بنابر این ممکن است در آموزش این گونه مسائل دچار اشتباه شوند یا هرگز فرصت مناسبی برای آموزش این مسائل نیابند.مطالعه کتابهای دینی به کودک و نوجوان کمک می کند تا به درک صحیحی از این مسائل دست یابد و پیش از آن که دیر شود به رشد و شکوفایی برسد.البته انتخاب کتابهای مناسب و چگونگی مطالعه و برداشت کودک از مطالب آنها از حساسیت خاصی برخوردار است و به راهنمایی افراد آگاه نیاز دارد.
مطالعه ی صحیح زمینه ساز تفکر و خلاقیت کودکان و نوجوانان است خواندن کتابها و داستانهای مختلف موجب شکل گیری ارزشهای گوناگون در ذهن کودک می شود،حساسیت اورا رشد می دهد و احترام به دیگران در او شکل می گیرد.رضایتی که کودک از مطالعه به دست می آورد او را متکی به خود بار خواهد آورد.سؤالاتی که بر اثر مطالعه برای کودک مطرح می شود و مقایسه هایی که او بین مسائل مختلف می کند، در مجموع موجب می شود که او فردی خلاق بار بیاید.
با بهره گیری از تخیل که ضرورت اساسی خلاقیت است دنیایی بزرگ و پهناور در مقابل چشمان کودک گشوده می شود و او قادر است آزادانه خیال پردازی کند.کودک در این شرایط هرگز خود را محدود ومحبوس در حصار واقعیتها و امور مشهود نمی بیند.
مطالعه باعث پیشرفت تحصیلی است.
مطالعه غیر درسی،باعث بالا رفتن سطح فکر و فعال شدن ذهن کودکان و نوجوانان است.وقتی سطح فکر دانش آموزی بالا رفت و ذهن او فعال شد،امکان فراگیری درسهای مدرسه برایش بهتر فراهم می شود.یعنی ذهن او آمادگی بیشتری را برای یادگیری ریاضی،ادبیات،تاریخ و… خواهد داشت و این مطلبی است که تجربه آن را بارها ثابت کرده است.
دانش آموزی که همگام با مطالعه درسی،به طور جدی به مطالعه کتابهای غیر درسی نیز می پردازد،بدین وسیله:
دارای سطح فکرو اندیشهای وسیع می شود.
ذهنش برای فراگیری فعالتر می شود.
گنجینهی لغاتش کاملتر می شود.
افقهای جدیدی پیش رویش باز می گردد.
آمادگیش برای یادگیری درسهای مدرسه بیشتر میشود.
به صورت جدیدتر وقویتر در راه کسب علم گام برمی دارد.
کتابخوانی راهی برای شناخت الگوهاست.
کودکان و نوجوانان برای موفقیت در زندگی،به الگوهای رفتاری نیازمندند.وجود حس همانند سازی در کودکان و نوجوانان و نیاز آنها به الگوهای رفتاری،ایجاب می کند که به الگوهای شایسته ای دسترسی داشته باشند تا بدین وسیله شخصیت و رفتار خود را تشکیل دهند.الگوهایی که به وسیله ی کتاب معرفی می شوند،نقش مهمی را در شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان ایفا می کنند.به لحاظ تاثیری که الگوهای برجسته ی اخلاقی در شخصیت نوجوانان و جوانان دارد،مطالعه ی زندگینامه ی بزرگان و مشاهیر و فرزانگان میتواند بسیار مؤثر واقع شود.
آیا عادت به مطالعه امری اکتسابی است؟
عده ای از والدین و مربیان تصور می کنند که عادت به مطالعه امری ذاتی و خصلتی است که تنها بعضی از افراد به دلیل کنجکاوی،علاقه و…به آن روی می آورند و دیگران نمی توانند اهل مطالعه باشند و شاید به همین دلیل،هیچ گونه تلاشی برای ایجاد عادت به مطالعه در فرزندان خود انجام نمی دهند.
پژوهشهای اخیر در زمینه ی تعلیم و تربیت ثابت کرده است که عادت به مطالعه یک امر اکتسابی است.یعنی همان طور که یک کودک،خواندن و نوشتن را یاد می گیرد،می تواند مطالعه را هم بیاموزد.پس باید روش مطالعه را به او آموخت و او را به خواندن عادت داد.

                                                               

                                                                                                                                   

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

آثار مخرب ماهواره بر خانواده و جامعه

خبرنگارافتخاری حوزه دو | يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۲۸ ب.ظ

از جمله آثار مخرب ماهواره بر خانواده و جامعه را بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر، ترویج خانواده های لجام گسیخته و بی سامان، ترویج خیانت زن و شوهر نسبت به همدیگر بیان کرد.


بحث پیرامون شبکه های ماهواره ای خارج از کشور و آسیب های اجتماعی – فرهنگی آن برای جامعه و راهکارهای مقابله با آن با تأثیرات مخرب آن از مسائل مهم و اساسی مورد نظر اندیشمندان و سیاسیون و به خصوص مجریان نهادهای دولتی است.

ماهواره به عنوان یکی از فراگیر ترین و مؤثرترین وسایل ارتباط جمعی، اثرات کوتاه مدت و دراز مدتی که همیشته دارای اهمیت بوده داشته و با گذشت زمان و تغییرات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و جهان هر روز به این ضرورت افزوده می شود. اگر چه در گذشته تنها چند شبکه ماهواره ای فارسی زبان مانند B.B.C یا صدای آمریکا با جهت گیری و اهداف سیاسی خاصی و هدایت شده از سوی دولت های آمریکا و انگلیس وجود داشت اما در چند سال اخیر شبکه هایی با اهداف کاملاً متفاوت به وجود آمدند و در مدت زمان محدودی مخاطبان بسیاری را در بین مردم و به ویژه کانون های خانوادگی به خود اختصاص داده اند. به طور مثال برخی از شبکه های ذکر شده با پخش فیلم و سریال های شبانه روزی اهداف زیر را دنبال می کنند.

بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر، ترویج خانواده های لجام گسیخته وبی سامانف ترویج خیانت زن و شوهر نسبت به همدیگر، رواج خشونت وبی بندباری، از بین بردن حجب و حیا در میان خانواده و جوانان، ترویج مدگرایی و پوشش های نامناسب، رواج تفریحات ناسالم در بین جوانان، ترویج ناهنجاری ها و در مقابل بی اهمیت خواندن ارزش ها و هنجارهای جامعه.

از آن جایی که در جهان امروز به خصوص در غرب استعمارگر از زنان به عنوان متاع و کالا استفاده می شود و آزادی که به زن داده اند نه تنها باعث پیشرفت زن در جامعه نمی شود بلکه با قرار دادن زن در ویترین مغازه ها، باعث فرو ریختن کانون خانواده و اخلاقیات می شوند و برداشت جامعه غربی در عصر مدرنیسم از زن و آزادی آن چیزی نیست مگر این که زن را در دسترس هوسرانان و افراد هرزه قرار می دهد.

تفاوت نگاه غرب با اسلام در نوع آزادی است، در حالی که اسلام از زن به عنوان یک شخصیت بزرگ که همپای مرد می تواند جهان را بسازد و اسلام اعتقاد دارد که زن نه تنها متاع و کالا نیست، بلکه آن قدر شخصیت و منزلت او بالاست که اعتقاد دارد از دامن زن مرد به معراج می رود، به خصوص در بحث حجاب، اسلام نه تنها حجاب را عامل بازدارنده برای زن نمی داند بلکه حجاب و چادر عامل هویت بخشیدن به زن و بدست آوردن مقام و منزلت شخصیت زن است.

حجاب عامل جلوگیری از هوسرانی هوس بازان است، امروزه زنان جامعه اسلامی به خصوص زن ایرانی جایگاه واقعی خود را به دست آورده است و برخورد غرب با مسئله حجاب، نشان از جایگاه و منزلت این مقام است که علی رغم همه ادعاهایی که دارند نمی توانند شاهد حضور زنان مسلمان با حجاب در جامعه خودشان باشند.

حجاب و خانواده در دوران انقلاب اسلامی به اندازه ای دارای ارزش بوده که شهدا در وصیت نامه خود حجاب خواهران را برنده تر از سلاح خود می دانستند.

پیام شهید عیدی فاطمی(از شهدای شهرستان دهدشت): وصیت می کنم که چون خون من برای ملت نیست، بلکه تبلیغ و آنچه از من باقی می ماند پیامی برای ملت است و اما ای خواهرم حجاب تو بهتر از خون سرخ شهیدان ، از اسلام حفاظت می کند و شما خواهران و مادران باید به این مطلب خوب پی ببرید و این پیام من است، خواهرم! حجاب تو از خون شهید بالاتر و پشت دشمن را به زمین می گذارد.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

پیام تبریک مدیر آموزش و پرورش ناحیه دو کرمانشاه به مناسبت هفته وحدت

خبرنگارافتخاری حوزه دو | يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۱۰ ق.ظ

« بسم الله الرحمن الرحیم »
هفته وحدت بیانگر میلاد بزرگ مردی است که با نور وجود خود و با کلام آسمانی «‏وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» جهل و تاریکی را از دل بشریت زدوده و انسان ها را بر محور سعادت گردهم آورد؛ به راستی که این هفته نماد عزت و اقتدار امت اسلام است و عزت و سربلندی جز با وحدت و همدلی به دست نمی آید .
اینجانب فرا رسیدن 12 ربیع‌الاول 1436 مطابق با 14 دی‌ماه 1393 و آغاز هفته وحدت را خدمت تمامی مسلمانان جهان به ‌ویژه فرهنگیان گرانقدر تبریک عرض نموده و امیدوارم بتوانیم در سایه سار تعالیم دین مبین اسلام دوشادوش هم در راه تعالی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گام برداشته و شاهد سربلندی روزافزون اسلام عزیز در تمامی گستره ی گیتی باشیم... انشاءلله
جــلیل  فرشادفــر
مدیر آموزش و پرورش ناحیه دو کرمانشـاه

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

هفته وحدت،هفته پیمان با راه اسلام،خط امام (ره)ومیثاق باخون شهدا

خبرنگارافتخاری حوزه دو | يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۰۷ ق.ظ

هفته وحدت، هفته ی پیمان با راه اسلام و خط امام فقیه مان و میثاق با خون شهیدان است. ایام درس آموزی از کلاس معلم بشریت حضرت محمد مصطفی (ص) که به برکت میلادش چهره ی جهان دگرگون شد.هفته ی پیمان با راه اسلام،خط امام(ره)و میثاق با خون شهیدان

فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالکَرد ولادت بیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد صلى الله علیه و آله بنا بر روایات موجود در شیعه است ، از سوی امام خمینی ره ، به عنوان هفته وحدت نامکَذاری شده است .

دلیل نام گذاری هفته وحدت چیست؟

۱-به دلیل این که دین اسلام دین کامل و تحریف نشده یکتاپرستی است.

۲-برای حفظ وحدت میان اهل سنت وشیعه که در زادروز رسول ا… اتفاق نظرندارند.

۳-برای این که قرآن کتابی است آسمانی و جامع که برای راهنمایی همه بشریت نازل شده.
۴-به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی که مدیون وحدت امت اسلامی است

قرآن کریم یکى از عمده ‏ترین و سازنده ‏ترین اهداف رسالت رسول اکرم صلى الله علیه و آله را تالیف قلوب و ایجاد انس و تفاهم به جاى خصومت و دشمنى بیان می ‏دارد و اگر کسى در تاریخ، به دیده عبرت بنگرد این معنى را از شاهکارهاى رسالت محمدى‏ صلى الله علیه و آله می یابد.
«واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا»
همگى به حبل و رشته خداوندى چنگ بزنید و پراکنده نگردید.
بعد از رحلت پیامبر عظیم ‏الشان اسلام اوصیاى معصوم او کوشیدند تا آن وحدت و یکپارچگى را حفظ کنند و آنان از حقوق شخصى خویش چشم پوشیدند و در طول تاریخ، دانشمندان مصلح و همه تلاشگران راستین انسانیت، هم خودشان از عوامل اختلاف و تجزیه گریختند و از دامن زدن به آتش خصومت ‏بین مسلمانان، برکنار زیستند و هم دیگران را به اتحاد و تفاهم فراخواندند.

حدیث پیامبراکرم(ص)درمورد وحدت

“مومنان نسبت به هم همچو اعضا و پیکر یک مرد واحد است که اگر سر او بدرد آید تمام بدنش به درد مبتلا می شود و اگر چشمش به درد مبتلا گردد سایر اعضایش دچار درد خواهد شد”

ما مسلمانان به این آیه زیباى قرآن، بیشتر باید بیندیشیم:
«فتقطعوا امرهم بینهم زبرا کل حزب بمالدیهم فرحون‏»
اهل کتاب و پیروان ادیان آسمانى و اتباع رسولان الهى، گروه، گروه شدند، ضد و دشمن هم گشتند و هر یک به آنچه نزد اوست‏ خرسند و شادمان گردیدند. (المؤمنون /۵۳)

یکى از مشغولیت‏ هاى فکرى دیرینه و اساسى حضرت امام (ره) طرح اندیشه «وحدت جهان اسلام‏»بود که او در طول دوران فعالیت اجتماعى – سیاسى خود چه قبل ازپیروزى «انقلاب‏» اسلامى و چه بعد از آن لحظه ‏اى از آن غفلت نورزید. وفادارى صادقانه امام به «وحدت‏» نه تنها او را به برجسته‏ ترین شخصیت انقلابى جهان اسلام تبدیل نمود، بلکه او توانست در میان فرقه ‏هاى اسلامى مختلف نیز جایگاه بس رفیعى کسب نماید.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در رابطه با هفته وحدت فرموده اند:
اگر امروز بشریت متوجه این رحمت‏ بشود – رحمت وجود اسلام، رحمت تعالیم نبوى، این سرچشمه جوشان” وحدت” و آن را بیابد و خود را از آن سیراب کند، بزرگترین مشکل بشر برطرف خواهد شد. اگر چه همین امروز هم، تمدنهاى موجود عالم، بلاشک از تعالیم اسلام بهره ‏مند شده ‏اند و بدون تردید آنچه از صفات و روشهاى خوب و مفاهیم عالى در بین بشر وجود دارد، متخذ از ادیان الهى و تعالیم انبیاء و وحى آسمانى است و بخش عظیمى از آن، به اسلام متعلق است، لیکن امروز بشر به معنویت و صفا و معارف روشن و حق و دلپذیر اسلام – که هر دل با انصافى آن معارف را مى‏پذیرد و مى‏فهمد – نیازمند است. لذاست که دعوت اسلامى در جهان، طرفدار پیدا کرده است و بسیارى از غیر مسلمین هم دعوت اسلامى را پذیرفته ‏اند.

هفته وحدت، هفته ی پیمان با راه اسلام و خط امام فقیه مان و میثاق با خون شهیدان است. ایام درس آموزی از کلاس معلم بشریت حضرت محمد مصطفی (ص) که به برکت میلادش چهره ی جهان دگرگون شد. شرک ها به توحید و عبادت خدای یکتا جای اطاعت از طاغوت ها را گرفت.

نفاق ها به یک رنگی گرایید و خصومت ها و دشمنی ها چندین ساله به اخوات اسلامی تبدیل شد.

گرامی باد هفته وحدت ، که پبام” رسالت” و ندای ” امامت” رابه گوش متجاوز، به کار می گیرد.

هفته وحدت،قبله ی مشترک، رسول مشترک، کتاب واحد و رهبر واحد، وحدت بخش قشرهای این امت شهید است.

گرامی باد هفته ی وحدت، که درآن میثاق ها تحکیم می شود ، پبمان ها استوارتر می گردد ، خون ها در هم می جوشد ، دست ها وبازوها درهم قرار می گیرد ، چهره ها بر یکدیگر لبخند پبروزی و صفا می زند ، قشرها همه باهمند ، امت، یکپارچه و منسجم است و شیعه و سنی، به یاد سالروز میلاد رسول گرامی اسلام، با هم و در کنار هم، در یک راه و به سوی یک هدف سرود وحدت می خوانند.

                                                                                                                                           منبع:شبکه اطلاع رسانی دانا

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

کیمیایی که تو را از سرگردانی نجات می بخشد

خبرنگارافتخاری حوزه دو | پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ

مسئله استمرار امامت یکی از اعتقادات اصلی شیعیان است. هر چند اصطلاح «فترت» در معنای "خالی بودن زمان از پیامبر" کاربرد دارد ولی این مفهوم در مورد سلسله امامت معنی ندارد. در واقع زمین هیچ گاه از امام خالی نیست و این مسئله توسط ادله عقلی و آیات قرآن و روایات اثبات شده است.[1]

امام زمان

پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) شیعیان دوره کوتاهی از تحیر و سرگردانی را درباره امام دوازدهم تجربه کردند، که این مسئله با زمینه سازی های امامان پیشین و همچنین با تدبیر سازمان وکالت که زیر نظر حضرت مهدی(علیه السلام) اداره می شد، خیلی زود خاتمه پیدا کرد.

البته این تحیر صرفا پس از شهادت امام یازدهم پیش نیامد بلکه به خاطر شرایط سیاسی خاصی که در دوره حضور امامان معصوم وجود داشت، معمولا پس از هر امامی اختلافی از این نوع میان شیعیان بروز می کرد. بنابراین شیعیان معمولا برای شناخت امام از روش های خاصی استفاده می کردند.

 

روش های ویژه برای شناخت امام

شاید مهمترین دلیل بر امامت، نص و وصیت امام پیشین بود که بر امام پس از خود تعلق می گرفت. البته امام ویژگی های دیگری هم داشت که او را از سایرین متمایز می کرد. مثلا ایشان معجزاتی داشت و علاوه بر آن از بقیه عالم تر بود. به علاوه رفتار و خُلق و خوی و اندیشه امام نیز موید منصب الهی اش بود.[2]

از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: آیا ممکن است وضعی پیش آید که مردم امام خود را نشناسند؟

فرمود: ممکن است چنین شود.

سوال کردند: در آن صورت چه کنند؟

فرمود: به همان امر نخست چنگ زنند تا امام دیگر بر ایشان آشکار شود.[3]

همچنین در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) درباره زمانی سوال کردند که خبر درگذشت امامی به گروهی برسد، امام درباره تکلیف ایشان می فرماید که بایستی تعدادی از ایشان در جستجوی امام کوچ کنند و تا زمانی که در جستجو هستند ایشان و قومشان معذورند.[4]

همچنین درباره زراره روایت شده است که فرزندش عبید را برای تحقیق درباره امامت امام موسی کاظم(علیه السلام) فرستاد، پیش از آن که پسرش بازگردد او به حالت احتضار افتاد. بنابراین قرآن را برداشت و بالای سرش گرفت و گفت: امام بعد از جعفر بن محمد، کسی که نامش در این کتاب در ضمن قرآن است و از جانب کسانی تعیین شده که خداوند، فرمان برداری از آنان را بر خلقش واجب ساخته است و من به او ایمان دارم. در ادامه این روایت آمده است که وقتی گزارش عمل زراره به امام موسی کاظم(علیه السلام) رسید فرمود: زراره مهاجر به سوی خداوند متعال است.[5]

شاید مهمترین دلیل بر امامت، نص و وصیت امام پیشین بود که بر امام پس ازخود تعلق می گرفت. البته امام ویژگی های دیگری هم داشت که او را از سایرین متمایز می کرد. مثلا ایشان معجزاتی داشت و علاوه بر آن از بقیه عالم تر بود. به علاوه رفتار و خُلق و خوی و اندیشه امام نیز موید منصب الهی اش بود

شیعه در جستجوی امامِ خویش

امام حسن عسکری(علیه السلام) پیش از شهادت خود بارها امام پس از خود را معرفی کرده بودند. بنابراین بسیاری از شیعیان از طریق وصیت ایشان به امامت حضرت مهدی(علیه السلام) یقین حاصل کرده بودند. مثلا در روایتی آمده است که جمعی از شیعیان به مجلس امام حاضر می شوند تا درباره امام و حجت پس از او سوال کنند. حضرت در آن مجلس که عثمان بن سعید هم حضور دارد، حضرت مهدی(علیه السلام) را که خردسال هستند به عنوان امام پس از خود معرفی می کند. و می فرماید که او را پس از این نخواهید دید و بایستی در امور خود به عثمان مراجعه کنید.[6]

به نظر می رسد اولین گروهی از شیعیان که پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) مسئله شناخت امام را به طور جدی دنبال کردند، جمعی بودند که وجوهات و اموال را از قم خدمت امام حسن عسکری(علیه السلام) آورده بودند. آن ها پس از آن که با مسئله فوت امام یازدهم مواجه شدند، درباره جانشین حضرت سوال کردند. برخی بنا بر ادعای جعفر عموی امام مهدی(علیه السلام) دور او جمع شده بودند. بنابراین ابتدا به سراغ او رفتند و از جعفر درخواست کردند که مقدار اموالی که در کیسه هاست و صاحبانشان را خبر دهد و سپس اموال را به عنوان امام دریافت کند. ولی جعفر گفت من علم غیب نمی دانم و منکر علم غیب برادرش امام حسن عسکری(علیه السلام) نیز شد. این فرستادگان سرانجام با یکی از خدمتکاران حضرت مواجه شدند، غلام شمار و صاحبان اموال را می دانست و ایشان را با اسم صدا کرد. از این رو، نقل شده است که ایشان به امامت کسی که معجزه وار این اطلاعات را به غلام داده بود، اعتقاد یافتند و حتی خدمت حضرت مهدی(علیه السلام) شرفیاب شدند. پس یکی از مهمترین روش هایی که شیعیان همچنان پس از شهادت امام یازدهم در شناخت امام بهره می بردند مسئله معجزه و علم غیب بود.[7]

امام زمان(عج) اسلام کے آئینے میں

همچنین برخی دیگر از شیعیان از اعتمادی که امامان پیشین به سفیر اول؛ عثمان بن سعید داشتند برای کسب شناخت نسبت به امام دوازدهم بهره می بردند. به این ترتیب که با توجه به نقل هایی که درباره وثاقت عثمان از امامان پیشین شنیده بودند، از او می خواستند که ایشان را درباره امام غایب مطمئن کنند. [8]

در این میان گروهی مورد عنایت خاص حضرت قرار می گرفتند و به این ترتیب از شک و حیرت رها می شدند. چنان چه وقتی محمد بن ابراهیم مهزیار با اموالی از وجوهات شرعیه که از وصیت پدرش به جا مانده، به عراق می آید و در امر امامت پس از حضرت حسن عسکری(علیه السلام) مردد است، ناگهان پیکی از طرف امام مقدار اموال و مکانش را خبر می دهد و حتی توقیعی شریف دریافت می کند که محمد را در امور شیعیان، جانشین پدرش قرار می دهد.[9]

 

راه گشای گره ها در نامه های روشن گر

از طرفی نیز بسیاری از شیعیان تردیدهای خویش را در مسئله امامت، از طریق سفرا و به وسیله نامه هایی با خود حضرت مهدی(علیه السلام) در میان می گذاشتند، توقیعاتی که حضرت در پاسخ این سوالات صادر کردند[10] تاثیرگذار است. بخش هایی از این توقیعات نیز به ردّ ادعای جعفر در مورد امامت پرداخته است. در ذیل بخش کوتاهی را از این توقیعات شریف می آوریم:

"ای مردم! برای شما چه اتفاقی افتاده است که در شک و تردید افتادید؟ و در حیرت و سرگردانی وارونه شده اید [راه بر عکس می روید]؟ آیا نشنیده اید که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»[11] [آیا نمی دانید خدا] از زمان آدم(علیه السلام) تا امامی که گذشته است [یعنی امام حسن عسکری(علیه السلام)] علامت هایی قرار داد تا به وسیله آن هدایت بشویم؟ و هر وقت علَم هدایتی ناپدید شد، علَم دیگری ظاهر شد؟ آن گاه که خدای تبارک و تعالی او [امام یازدهم] را به جوار رحمت خود بُرد، شما خیال کردید که خداوند دینش را باطل و اسباب و واسطه های ارتباط بین خود و خلقش را قطع کرده است؟"

در مورد ادعای کذب جعفر نیز می فرماید:

من نمی دانم او به چه حالت و دستاویزی امیدوار است که ادعایش را ثابت کند. آیا به وسیله فقه و علمش در امر دین خدا؟ به خدا قسم که او حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و فرق بین خطا و صواب را نمی داند.

در شرایطی که به هر دلیل شناخت تفصیلی امام میسر نباشد، معرفت اجمالی به ولایت و امامت ایشان کفایت می کند. چه امام حاضر باشد و شناخت تفصیلی او به زمان احتیاج داشته باشد و یا مانند حضرت مهدی(علیه السلام) در عصر غیبت کبری غایب باشد و در دسترس نباشد

کدام شناخت ما را نجات می دهد

در شرایطی که به هر دلیل شناخت تفصیلی امام میسر نباشد، معرفت اجمالی به ولایت و امامت ایشان کفایت می کند. چه امام حاضر باشد و شناخت تفصیلی او به زمان احتیاج داشته باشد و یا مانند حضرت مهدی(علیه السلام) در عصر غیبت کبری غایب باشد و در دسترس نباشد.[12]

بنابراین اولین نکته ای که ما در این عصر بایستی توجه داشته باشیم اعتقاد به ولایت امامی است که از نسل امام حسین (علیه السلام) و فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) است. با در نظر گرفتن ویژگی های کلی که از ایشان در متون دینی رسیده است و در مرحله بعد نیز باید به قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) تمسک جوییم و مطابق آن عمل کنیم.

البته این را هم در نظر بگیریم که فراتر از شناخت ظاهری که مکلفیم نسبت به امام داشته باشیم، معرفت معنوی و قلبی نسبت به امام زمان(علیه السلام) در همین عصر غیبت کبری نیز با پیروی بی چون و چرا از سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) و برقراری رابطه عاطفی با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به دست می آید.
                                                         منبع:تبیان
  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

امام عسکری علیه السّلام و معجزه استخوان انبیاء

خبرنگارافتخاری حوزه دو | چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۷ ق.ظ

امام به عنوان هادی امّت، به دنبال هدایت و گره گشایی از کار مردم است؛ فرقی نمی کند که حجّت الهی در چه شرایطی زندگی کند؛ خواه در فضایی نسبتاً باز، خواه در فضایی کاملا بسته و تحت نظر. امام حسن عسکری علیه السّلام که از سال 234 ق به همراه پدر بزرگوارش، امام هادی علیه السّلام در سامرّا به سَر می بردند، دوران سختی را می گذاردند امّا این سختی دوران، مانع هدایتگری ایشان نمی شود.

امام عسکری

 

ماجرای شگفت انگیز استخوان و باران

مدّت امامت امام عسکری علیه السّلام، 6 سال بود. در یکی از این سال ها، در سامرّا، قحطی پیش آمد؛ معتمد عبّاسی، خلیفه وقت، دستور داد مردم به نماز استسقاء (طلب باران) بروند. مردم سه روز پی در پی برای نماز به مصلّی رفتند و دست به دعا برداشتند امّا باران نیامد. روز چهارم «جاثَلیق» (1)، بزرگِ اسقفان مسیحی (2) همراه مسیحیان و راهبان به صحرا رفت. یکی از راهبان هر وقت دست خود را به سوی آسمان بلند می کرد، بارانی درشت فرو می بارید. این بار هم همینطور شد و در اثر دعای او، باران زیادی بارید؛ این مسئله سبب شکّ و تردید مسلمین گردید به گونه ای که حتّی عدّه ای به مسیحیّت (3) تمایل پیدا کردند.

به دنبال این جریان، خلیفه عبّاسی دست به دامان امام حسن عسکری علیه السّلام شد که در زندان بودند. خلیفه به امام عرض کرد که امّت جدّت رسول الله صلی الله علیه و آله را دریاب که هلاک شدند و داستان را برای امام تعریف کرد. امام فرمودند: فردا خواهم آمد و شکّ مردم را به امید خدا برطرف خواهم ساخت.

امام به عنوان هادی امّت، به دنبال هدایت و گره گشایی از کار مردم است؛ فرقی نمی کند که حجّت الهی در چه شرایطی زندگی کند؛ خواه در فضایی نسبتاً باز، خواه در فضایی کاملا بسته و تحت نظر

فردا که شد مردم آمدند، آن راهب نصرانی هم آمد. همین که دست ها را بلند کرد که دعا کند، امام عسکریّ علیه السّلام به بعضی از خدمت گزاران خود فرمود: دست راست راهب را بگیرید و ببینید میان انگشتان دست او چیست؟ استخوان سیاهی از دست راهب گرفتند؛ امام خطاب به راهب فرمودند: اکنون دعا کن و از خدا طلب باران کن، همین کار را کرد امّا آسمان که می رفت بارانی شود، در اثر دعای او باز شد و خبری از باران نشد.

خلیفه از امام پرسید: ای ابا محمّد این استخوان، چیست؟

امام عسکریّ علیه السّلام فرمود: این راهب از کنار قبر یکی از انبیاء عبور می کرده به این استخوان که متعلّق به بدن او بوده، دست پیدا کرده، و هیچ استخوان پیامبری ظاهر نمی شود مگر اینکه از آسمان باران می بارد.(4)

 

دو نکته طلایی

از این حادثه عظیم دو نتیجه می گیریم:

اوّل مسئله توسّل به انبیاء و اولیای الهی که مورد انکار طائفه وهّابیّت است؛ به این گمان که پیامبر که رحلت کرد، دیگر هیچ کاری از او بَر نمی آید. روشن است که این گمان به سبب جهل این طائفه به هویّت اصلی انسان یعنی نفس و جان انسان می باشد. این واقعه به روشنی اثبات می کند که حتّی تکّه ای از بدن مبارک یکی از اولیای الهی قادر است به اذن الله، کارهای بزرگی را انجام دهد.

دوم در خصوص افرادی که پیش گویی می کنند یا فال می گیرند و مانند آن، مردم عزیز بدانند که بسیاری از این اشخاص در شرایط خاصّی قادر به انجام کاری می باشند. به عنوان نمونه جایی که برای نشستن انتخاب می کنند، مهمّ است، از او بخواهید تا جای خود را تغییر دهد، آن گاه کارش را ادامه دهد. آیا خواهد توانست یا...!

امیدوارم از این واقعه تاریخی بهره برده باشید.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

زندگینامه امام عسگری (ع)

خبرنگارافتخاری حوزه دو | چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۴۶ ق.ظ

حضرت امام حسن عسکری  (ع )
امام حسن عسکری (ع ) در سال 232هجری در مدینه چشم به جهان گشود . مادر والا گهرش سوسن یا سلیل زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت راداشت ، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد . این زن پرهیزگار در سفری که امام عسکری (ع ) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد . کنیه آن حضرت ابامحمد بود .

صورت و سیرت امام حسن عسکری  (ع )
امام یازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت . ابروهای سیاه کمانی ، چشمانی  درشت و پیشانی گشاده داشت . دندانها درشت و بسیار سفید بود . خالی بر گونه راست داشت . امام حسن عسکری (ع ) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود . راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش - در ایام عمر کوتاه خود - روشن کرد .

دوران امامت
به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسکری (ع ) به سه دوره تقسیم می گردد : دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت . دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت . دوره سوم نزدیک 6 سال امامت آن حضرت می باشد . دوره امامت حضرت عسکری (ع ) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود . خلفایی که به تقلید هارون در نشان دادن نیروی خود بلندپروازیهایی داشتند . امام حسن عسکری (ع ) از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذرانید . زندانبان آن حضرت صالح بن وصیف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود ، تا بتواند آن حضرت را - به وسیله آن دو غلام - آزار بیشتری دهد ، اما آن دو غلام که خود از نزدیک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثیر آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاری گراییده بودند . وقتی از این غلامان جویای حال امام شدند ، می گفتند این زندانی روزها روزه دار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نیاز با معبود خود سرگرم است و با کسی سخن نمی گوید . عبیدالله خاقان وزیر معتمد عباسی با همه غروری که داشت وقتی با حضرت عسکری ملاقات می کرد به احترام آن حضرت برمی خاست ، و آن حضرت را بر مسند خود می نشانید . پیوسته می گفت : در سامره کسی را مانند آن حضرت ندیده ام ، وی  زاهدترین و داناترین مردم روزگار است . پسر عبیدالله خاقان می گفت : من پیوسته احوال آن حضرت را از مردم می پرسیدم . مردم را نسبت به او متواضع می یافتم . می دیدم همه مردم به بزرگواریش معترفند و دوستدار او می باشند . با آنکه امام (ع ) جز با خواص شیعیان خود آمیزش نمی فرمود ، دستگاه خلافت عباسی  برای حفظ آرامش خلافت خود بیشتر اوقات ، آن حضرت را زندانی و ممنوع از معاشرت داشت . " از جمله مسائل روزگار امام حسن عسکری (ع ) یکی نیز این بود که از طرف خلافت وقت ، اموال و اوقات شیعه ، به دست کسانی سپرده می شد که دشمن آل محمد (ص ) و جریانهای شیعی  بودند ، تا بدین گونه بنیه مالی نهضت تقویت نشود . چنانکه نوشته اند که احمد بن عبیدالله بن خاقان از جانب خلفا ، والی اوقاف و صدقات بود در قم ، و او نسبت به اهل بیت رسالت ، نهایت مرتبه عداوت را داشت " . " نیز اصحاب امام حسن عسکری ، متفرق بودند و امکان تمرکز برای آنان نبود ، کسانی چون ابوعلی  احمد بن اسحاق اشعری در قم و ابوسهل اسماعیل نوبختی  در بغداد می زیستند ، فشار و مراقبتی که دستگاه خلافت عباسی ، پس از شهادت حضرت رضا (ع ) معمول داشت ، چنان دامن گسترده بود که جناح مقابل را با سخت ترین نوع درگیری  واداشته بود . این جناح نیز طبق ایمان به حق و دعوت به اصول عدالت کلی  ، این همه سختی را تحمل می کرد ، و لحظه ای از حراست ( و نگهبانی ) موضع غفلت نمی کرد " . اینکه گفتیم : حضرت هادی (ع ) و حضرت امام حسن عسکری (ع ) هم از سوی  دستگاه خلافت تحت مراقبت شدید و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما - جز با یاران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دینی  خود به آنها مراجعه می نمودند - کمتر معاشرت می کردند به جهت آن بود که دوران غیبت حضرت مهدی (ع ) نزدیک بود ، و مردم می بایست کم کم بدان خو گیرند ، و جهت سیاسی و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند ، و پیش آمدن دوران غیبت در نظر آنان عجیب نیاید . باری ، امام حسن عسکری (ع ) بیش از 29سال عمر نکرد ولی در مدت شش سال امامت و ریاست روحانی اسلامی ، آثار مهمی  از تفسیر قرآن و نشر احکام و بیان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی  شیعیانی که از راههای دور برای کسب فیض به محضر امام (ع ) می رسیدند بر جای گذاشت . در زمان امام یازدهم تعلیمات عالیه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی جنبش علمی خاصی  را تجدید کرد ، و فرهنگ شیعی - که تا آن زمان شناخته شده بود - در رشته های دیگر نیز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگی چون یعقوب بن اسحاق کندی  ، که خود معاصر امام حسن عسکری بود و تحت تعلیمات آن امام ، گردید . در قدرت علمی  امام (ع ) - که از سرچشمه زلال ولایت و اهل بیت عصمت مایه گرفته بود - نکته ها گفته اند . از جمله : همین یعقوب بن اسحاق کندی فیلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ایرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده است ، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانید و بعدها از دوستداران و در صف پیروان آن حضرت درآمد .

شهادت امام حسن عسکری  (ع )
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری نوشته اند . در کیفیت وفات آن امام بزرگوار آمده است : فرزند عبیدالله بن خاقان گوید روزی برای پدرم ( که وزیر معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا - یعنی  حضرت امام حسن عسکری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد . خلیفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد . یکی از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود ، امر کرد ایشان را که پیوسته ملازم خانه آن حضرت باشند ، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند . و طبیبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود ، و از احوال او آگاه شود . بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است ، و ضعف بر او مستولی گردیده . پس بامداد سوار شد ، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطبای  مسیحی و یهودی در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبید و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند . و این کارها را برای  آن می کردند که آن زهری  که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته ، پیوسته ایشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربیع الاول سال 260 ه . ق آن امام مظلوم در سن 29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود . بعد از آن خلیفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد ، زیرا شنیده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی  خواهد شد ، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد ... تا دو سال تفحص احوال او می کردند ... . این جستجوها و پژوهشها نتیجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او - از طریق روایات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص ) می پیوست ، شنیده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص ) ولادت خواهد یافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد . بدین جهت به بهانه های  مختلف در خانه حضرت عسکری (ع ) رفت و آمد بسیار می کردند ، و جستجو می نمودند تا از آن فرزند گرامی اثری بیابند و او را نابود سازند . به راستی داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهیم (ع ) و حضرت موسی  (ع ) تکرار می شد . حتی قابله هایی  را گماشته بودند که در این کار مهم پی جویی  کنند . اما خداوند متعال - چنانکه در فصل بعد خواهید خواند - حجت خود را از گزند دشمنان و آسیب زمان حفظ کرد ، و همچنان نگاهداری خواهد کرد تا مأموریت الهی خود را انجام دهد . باری ، علت شهادت آن حضرت را سمی می دانند که معتمد عباسی در غذا به آن حضرت خورانید و بعد ، از کردار زشت خود پشیمان شد . بناچار اطبای مسیحی و یهودی که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند ، به ویژه در مأموریتهایی که توطئه قتل امام بزرگواری مانند امام حسن عسکری (ع ) در میان بود ، برای معالجه فرستاد . البته از این دلسوزیهای ظاهری هدف دیگری  داشت ، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقیقت ماجرا بود . بعد از آگاه شدن شیعیان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکری  (ع ) شهر سامره را غبار غم گرفت ، و از هر سوی صدای ناله و گریه برخاست . مردم آماده سوگواری و تشییع جنازه آن حضرت شدند .

ماجرای جانشین بر حق امام عسکری
ابوالادیان می گوید : من خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع ) می کردم . نامه های آن حضرت را به شهرها می بردم . در مرض موت ، روزی من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن تا آنها را برسانم . سپس امام فرمود : پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهی  شد و صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید ، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود . ابوالادیان به امام عرض می کند : ای سید من ، هرگاه این واقعه دردناک روی  دهد ، امامت با کیست ؟ فرمود : هر که جواب نامه من را از تو طلب کند . ابوالادیان می گوید : دوباره پرسیدم علامت دیگری به من بفرما . امام فرمود : هرکه بر من نماز گزارد . ابوالادیان می گوید : باز هم علامت دیگری بگو تا بدانم . امام می گوید : هر که بگوید که در همیان چه چیز است او امام شماست . ابوالادیان می گوید : مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چیز دیگری  بپرسم . رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم . وقتی به در خانه امام رسیدم صدای شیون و گریه از خانه امام بلند بود . داخل خانه امام ، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری  را دیدم که نشسته ، و شیعیان به او تسلیت می دهند و به امامت او تهنیت می گویند . من از این بابت بسیار تعجب کردم پیش رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم . اما او جوابی نداد و هیچ سؤالی نکرد . چون بدن مظهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود ، خادمی آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند . چون جعفر به نماز ایستاد ، طفلی گندمگون و پیچیده موی ، گشاده دندانی مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت : ای عمو پس بایست که من به نماز سزاوارترم . رنگ جعفر دگرگون شد . عقب ایستاد . سپس آن طفل پیش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوی  امام علی النقی علیه السلام دفن کرد . سپس رو به من آورد و فرمود : جواب نامه ها را که با تو است تسلیم کن . من جواب نامه را به آن کودک دادم . پس " حاجزوشا " از جعفر پرسید : این کودک که بود ، جعفر گفت : به خدا قسم من او را نمی شناسم و هرگز او را ندیده ام . در این موقع ، عده ای  از شیعیان از شهر قم رسیدند ، چون از وفات امام (ع ) با خبر شدند ، مردم به جعفر اشاره کردند . چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسیدند : بگو که نامه هایی که داریم از چه جماعتی است و مالها چه مقدار است ؟ جعفر گفت : ببینید مردم از من علم غیب می خواهند ! در آن حال خادمی از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت : ای مردم قم با شما نامه هایی  است از فلان و فلان و همیانی ( کیسه ای ) که در آن هزار اشرفی است که در آن ده اشرفی است با روکش طلا . شیعیانی که از قم آمده بودند گفتند : هر کس تو را فرستاده است امام زمان است این نامه ها و همیان را به او تسلیم کن . جعفر کذاب نزد معتمد خلیفه آمد و جریان واقعه را نقل کرد . معتمد گفت : بروید و در خانه امام حسن عسکری (ع ) جستجو کنید و کودک را پیدا کنید . رفتند و از کودک اثری نیافتند . ناچار " صیقل " کنیز حضرت امام عسکری (ع ) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اینکه او حامله است . ولی هرچه بیشتر جستند کمتر یافتند . خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نیز در کنف حمایت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان می باشد . درود خدای بزرگ بر او باد .


                                                                              منبع:تبیان

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

لیگ علمی پایا

خبرنگارافتخاری حوزه دو | سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۰۱ ب.ظ

به اطلاع واحدهای مقاومت میرساند ثبت نام آزمون لیگ علمی پایا تا 20دیماه تمدید شده است.

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

آزمون پیشرفت تحصیلی

خبرنگارافتخاری حوزه دو | سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۵۴ ب.ظ


آزمون پیشرفت تحصیلی مرحله اول بین 82نفر از دانش آموزان امیدان )ابتدایی( ناحیه دو برگزار گردید. این آزمون بین دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سطح سه دبستان سعدی ،غدیر و شهید رحمانپور برگزار گردید

  • خبرنگارافتخاری حوزه دو

بیانیه حماسه 9 دی

خبرنگارافتخاری حوزه دو | دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۴۴ ب.ظ

بسیج دانش آموزی حوزه دو برادران کرمانشاه با صدور این بیانیه  سالروز حماسه بی بدیل 9 دی را گرامی  میدارد ،در این بیانیه آمده است: حماسه نهم دی 88، بزرگ‌ترین تجمع حمایتی از انقلاب اسلامی، نمایش عشق و ارادت امت ایران اسلامی به ولایت فقیه و تجدید میثاق ناگسستنی آنها با آرمان‌های انقلاب اسلامی بود.
تجمعی ملی که تیشه بر ریشه فتنه گران زد و نشان داد که افکار پلید آنان اگر چه بعد از سالیان از زباله دان تاریخ ایران اسلامی به دست کثیف استکبار به ویژه آمریکا، انگلیس و سلطنت طلبان بی عرضه، برون آمده است اما ذات اصلیش که براندازی نظام، دشمنی با ولایت فقیه و تداعی کننده اسلام آمریکایی بود، آن را همچنان در عمق سیاه چال تاریخ پر فتنه مخالفان انقلاب اسلامی قرار داد.
این بیانیه با اشاره به اینکه نهم دی 88 فصل الخطاب ملتی عظیم و بصیر با گروهی فتنه طلب، فتنه گر، قانون شکن و حرمت شکن بود، افزوده است؛ جرقه‌های اولیه اش را سران فتنه با همکاری اتاق های فکر دشمنان نظام و با اجرایی کردن طرح برنده و بازنده در انتخابات به داخل کشور کشانده و با ایجاد اعتراضات مدنی و بداخلاقی‌های سیاسی آن را شروع کردند که به حمد الهی خود در آتش فتنه گریشان سوختند
روز نهم دی ۸۸ شکوه پیوند ناگسستنی امت با امام خویش بود که در سیل خروشان انسان های عاشق و ولایت مدار متجلی شد ، روزی که فتنه گران و دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی در میان حجم عظیم امواج امت اسلامی نفسشان برید و مرگشان رقم خورد و مردم حسینی منش ایران اسلامی نشان دادند که اکسیر باطل السحر فتنه گران از ترکیب و پیوند اعتقادی و عاطفی امت ورهبری ناکام ماند.اما اکنون در آستانه پنجمین سالگرد قیام و خروش ملت عاشورایی و بصیرحسینی ایران اسلامی اعلام میداریم،همچنان که در سال 88 ملت سلحشور ایران اسلامی با خروش و بیداری خود مقابل طغیان گران پست و خود فروخته ایستاده وبا سرکوب و کور کردن چشم نفاق پیروزمندانه به مسیر حق خود ادامه دادند ،ملت شریف وشهادت طلب ایران اسلامی دریوم الله 9 دی به جهانیان و بخصوص اربابان نظام سلطه و چند چهره فتنه گر سال 88 ، یک بار دیگر یادآوری می کنند که حتی اگر تمام دنیا در مقابل دین و عزم راسخ آنها صف کشی کنند ، نخواهند توانست بر عزم و اراده و ارادت این ملت به دین و شریعت اسلام و رهبری ولی فقیه کوچکترین خدشه ای وارد کنند و چه بسا تمام قد در برابر فتنه آنها خواهند ایستاد . آری ملتی که در 9 دی حماسه آفرید همان ملتی است که بارها با مهارت شناخت و بصیرت خود بر دهان استکبار و جبهه باطل و یاوه گویان مشت سنگینی را فرود آورد.این ملت دیگر اجازه نخواهند داد حوادثی همچون فتنه 88 بار دیگر تکرار شود واعتقادات وآرمانهای امام و رهبری دست مایه ی عده ای خواص بی خاصیت شود اما باید گفت تاریخ نشان داده، تا ظلم و استبداد هست، جبهه حق به مبارزه پرداخته و تا زمانی که جبهه حق وجود داشته باشد، دشمنان دست از فتنه‌گری برنمی‌دارند.تاریخ انقلاب هم مؤید همین نظر است؛ پس اگر فتنه 88 مهار شد، دلیلی بر خشکیده شدن ریشه‌های فتنه نیست و در صورتی که ما بیدار نباشیم، شکل‌گیری فتنه‌های دیگر محتمل است. پس در آستانه انتخابات سرنوشت ساز سال آینده می‌طلبد که همه علاقه‌مندان به نظام و انقلاب با دقت بیشتری مسائل را دنبال کنند تا خدایی ناکرده دچار غفلت در این راه نشویم.ودوباره حوادث تلخ گذشته تکرار نشود.حوزه دو بسیج دانش آموزی ، ضمن گرامیداشت حماسه 9 دی و تقدیر و تشکر از ملت شریف و مومن ایران به خاطر مجاهدت‌ها و بصیرت بی‌نظیر ایشان در دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی و پیروی از ولایت فقیه، بار دیگر با آرمان‌های الهی امام راحل عظیم الشأن (ره) و مقام عظمای ولایت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی) تجدید میثاق می‌کند و اعلام می‌دارد تمام توان خود را برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی وآرمانهای نظام و انقلاب بکار خواهند بست ودر راه تحقق این اهداف ازکمترین داشته خود که جان ناقابلشان است دریغ نخواهند کرد.


  • خبرنگارافتخاری حوزه دو